امثال
Chapter 1
ارزش امثال
1 امثال سلیمان، پادشاه اسرائیل، که پسر داوود بود:
2 این امثال به شما کمک خواهند کرد تا حکمت و ادب بیاموزید و بتوانید سخنان پرمغز را درک کنید. 3 آنها به شما یاد خواهند داد چگونه رفتار عاقلانه داشته باشید و با صداقت و عدالت و انصاف عمل کنید. 4 این امثال به جاهلان حکمت میبخشند و به جوانان فهم و بصیرت.
5-6 ۵و۶ با شنیدن و درک این امثال، حتی دانایان داناتر میشوند و دانشمندان چاره اندیشی کسب میکنند تا بتوانند معانی گفتار پیچیدهٔ حکیمان را بفهمند.
نصیحت به جوانان
7 ترس خداوند سرآغاز دانش است. کسی که حکمت و ادب را خوار میشمارد، جاهل است. 8 ای جوان، نصیحت پدرت را بشنو و از تعلیم مادرت رویگردان نشو، 9 زیرا سخنان ایشان مانند تاج و جواهر، سیرت تو را زیبا خواهند ساخت.
10 وقتی گناهکاران تو را وسوسه میکنند، تسلیم نشو. 11 اگر آنها به تو بگویند: «بیا در کمین مردم بنشینیم و آنها را بکشیم 12 و مانند قبر، آنها را ببلعیم و از هستی ساقط کنیم؛ 13 از این راه ما اشیاء قیمتی فراوان به چنگ خواهیم آورد و خانههای خود را از این غنایم پر خواهیم ساخت؛ 14 هر چه به دست بیاوریم به تساوی بین خود تقسیم خواهیم کرد؛ پس بیا و با ما همدست شو!»
15 پسرم تو با آنها نرو و خود را از چنین افرادی دور نگه دار؛ 16 زیرا آنها همیشه در پی گناه و قتل هستند. 17 یک پرنده وقتی میبیند برایش دام گذاشتهاند، از آن دوری میکند. 18 ولی این افراد چنین نیستند. آنها خودشان را به دام میاندازند و با دست خود گور خود را میکنند. 19 این است سرنوشت تمام کسانی که در پی سود نامشروع هستند. چنین اشخاص خود را نابود میکنند.
ندای حکمت
20 حکمت در کوچهها ندا میدهد. 21 مردم را که در سر چهارراهها و نزد دروازهٔ شهر جمع شدهاند صدا کرده، میگوید:
22 «ای نادانان! تا کی میخواهید نادان بمانید؟ تا کی میخواهید دانایی را مسخره کنید و از آن متنفر باشید؟ 23 بیایید و مشورت مرا بپذیرید، و من روح خود را بر شما نازل خواهم کرد و شما را دانا خواهم ساخت.
24 «بارها شما را صدا کردم ولی توجه نکردید، التماس نمودم اما اعتنا ننمودید. 25 شما نصیحت و نکوهش مرا نپذیرفتید. 26 من نیز به مصیبت شما خواهم خندید، و هنگامی که بلا دامنگیرتان شود شما را مسخره خواهم کرد، 27 آری، وقتی بلا مانند طوفان شما را فرا گیرد و مصیبت مثل گردباد شما را احاطه کند، و سختی و بدبختی شما را از پای درآورد.
28 «هنگامی که آنها فریاد برآورند، به دادشان نخواهم رسید، و اگرچه با اشتیاق به دنبالم بگردند، مرا نخواهند یافت؛ 29 زیرا از دانایی متنفر بودهاند و از خداوند اطاعت نکردهاند. 30 نصیحت مرا گوش نگرفتهاند و نکوهش مرا نپذیرفتهاند. 31 بنابراین ثمرهٔ راهی را که در پیش گرفتهاند خواهند دید. 32 زیرا سرکشی احمقان، ایشان را خواهد کشت و بیخیالی نادانان آنها را از پای در خواهد آورد. 33 ولی همهٔ کسانی که به من گوش دهند، از هیچ بلایی نخواهند ترسید و در امنیت زندگی خواهند کرد.»
Chapter 2
پاداش حکمت
1 ای پسرم، اگر به سخنانم گوش بدهی و دستورهای مرا اطاعت کنی، 2 به حکمت گوش فرا دهی و طالب دانایی باشی، 3 و اگر به دنبال فهم و بصیرت بگردی 4 و آن را مانند نقره و گنجهای پنهان بطلبی تا به چنگ آری، 5 آنگاه خدا را خواهی شناخت و اهمیت خداترسی را خواهی آموخت. 6 خداوند بخشندهٔ حکمت است و سخنان دهان او به انسان فهم و دانش میبخشد. 7 او به درستکاران حکمت میبخشد و از آنها محافظت مینماید. 8 او از اشخاص با انصاف و خداشناس حمایت میکند.
9 اگر به سخنانم گوش بدهی، خواهی فهمید که عدالت، انصاف و صداقت چیست و راه درست کدام است. 10 حکمت جزو وجود تو خواهد شد و دانش به تو لذت خواهد بخشید. 11 بصیرت و فهم تو، از تو محافظت خواهد کرد.
12 و تو را از افراد بدکار دور نگه خواهد داشت افرادی که سخنانشان انسان را منحرف میسازد، 13 افرادی که از راه راست برگشتهاند و در ظلمت گناه زندگی میکنند، 14 افرادی که از کارهای نادرست لذت میبرند و از کجروی و شرارت خرسند میشوند، 15 و هر کاری که انجام میدهند از روی حقهبازی و نادرستی است.
16 حکمت میتواند تو را از زنان بدکاره و سخنان فریبندهشان نجات دهد. 17 این گونه زنان، شوهران خود را رها نموده، پیمان مقدّس زناشویی را شکستهاند. 18-19 ۱۸و۱۹ مردانی که به خانههای چنین زنانی قدم میگذارند، به سوی مرگ و نیستی پیش میروند و به مسیر حیات باز نمیگردند.
20 اما تو راه خداشناسان را پیش بگیر و از راه راست منحرف نشو، 21 زیرا درستکاران و خداشناسان در زمین زندگی خواهند کرد، 22 ولی بدکاران و خدانشناسان از زمین ریشهکن خواهند شد.
Chapter 3
نصیحت به جوانان
1-2 ۱و۲ پسرم، چیزهایی را که به تو آموختهام هرگز فراموش نکن. اگر میخواهی زندگی خوب و طولانی داشته باشی، به دقت از دستورهای من پیروی کن. 3 محبت و راستی را هرگز فراموش نکن بلکه آنها را بر گردنت بیاویز و بر صفحهٔ دلت بنویس، 4 اگر چنین کنی هم خدا از تو راضی خواهد بود هم انسان.
5 با تمام دل خود به خداوند اعتماد کن و بر عقل خود تکیه منما. 6 در هر کاری که انجام میدهی خدا را در نظر داشته باش و او در تمام کارهایت تو را موفق خواهد ساخت.
7 به حکمت خود تکیه نکن بلکه از خداوند اطاعت نما و از بدی دوری کن، 8 و این مرهمی برای زخمهایت بوده، به تو سلامتی خواهد بخشید.
9 از دارایی خود برای خداوند هدیه بیاور، نوبر محصولت را به او تقدیم نما و به این وسیله او را احترام کن. 10 آنگاه انبارهای تو پر از وفور نعمت خواهد شد و خمرههایت از شراب تازه لبریز خواهد گردید.
11 پسرم، نسبت به تأدیب خداوند بیاعتنا نباش، و هرگاه سرزنشت کند، ناراحت نشو. 12 زیرا خداوند کسی را تأدیب میکند که دوستش میدارد. همانطور که هر پدری پسر محبوب خود را تنبیه میکند تا او را اصلاح نماید، خداوند نیز تو را تأدیب و تنبیه میکند.
13 خوشا به حال کسی که حکمت و بصیرت پیدا میکند؛ 14 زیرا یافتن آن از یافتن طلا و نقره، نیکوتر است! 15 ارزش حکمت از جواهرات بیشتر است و آن را نمیتوان با هیچ گنجی مقایسه کرد. 16 حکمت به انسان زندگی خوب و طولانی، ثروت و احترام میبخشد. 17 حکمت زندگی تو را از خوشی و سلامتی لبریز میکند. 18 خوشا به حال کسی که حکمت را به چنگ آورد، زیرا حکمت مانند درخت حیات است.
19 خداوند به حکمت خود زمین را بنیاد نهاد و به عقل خویش آسمان را برقرار نمود. 20 به علم خود چشمهها را روی زمین جاری ساخت و از آسمان بر زمین باران بارانید.
21 پسرم، حکمت و بصیرت را نگاه دار و هرگز آنها را از نظر خود دور نکن؛ 22 زیرا آنها به تو زندگی و عزت خواهند بخشید، 23 و تو در امنیت خواهی بود و در راهی که میروی هرگز نخواهی لغزید؛ 24 با خیال راحت و بدون ترس خواهی خوابید؛ 25 از بلایی که به طور ناگهانی بر بدکاران نازل میشود، نخواهی ترسید، 26 زیرا خداوند تو را حفظ کرده، نخواهد گذاشت در دام بلا گرفتار شوی.
27 اگر میتوانی به داد کسی که محتاج است برسی، کمک خود را از او دریغ مدار.
28 هرگز به همسایهات مگو: «برو فردا بیا»، اگر همان موقع میتوانی به او کمک کنی. 29 علیه همسایهات که با خیال راحت در جوار تو زندگی میکند توطئه نکن. 30 با کسی که به تو بدی نکرده است بیجهت دعوا نکن.
31 به اشخاص ظالم حسادت نکن و از راه و روش آنها پیروی ننما، 32 زیرا خداوند از اشخاص کجرو نفرت دارد، اما به درستکاران اعتماد میکند.
33 لعنت خداوند بر بدکاران است، اما برکت و رحمت او شامل حال درستکاران میباشد. 34 خداوند مسخرهکنندگان را مسخره میکند، اما به فروتنان فیض میبخشد. 35 دانایان از عزت و احترام برخوردار خواهند گردید، ولی نادانان رسوا خواهند شد.
Chapter 4
مزایای حکمت
1 ای پسرانم، به نصیحت پدر خود گوش دهید و به آن توجه کنید تا دانا شوید. 2 پندهای من مفید است؛ آنها را به خاطر بسپارید. 3 من هم زمانی جوان بودم؛ پدری داشتم و تنها فرزند عزیز مادرم بودم.
4 پدرم به من پند میداد و میگفت: «اگر سخنان مرا بشنوی و به آنها عمل کنی، زنده خواهی ماند. 5 حکمت و بصیرت را کسب کن. سخنان مرا فراموش نکن و از آنها منحرف نشو. 6 حکمت را ترک نکن، زیرا از تو حمایت خواهد کرد. آن را دوست بدار که از تو محافظت خواهد نمود. 7 حکمت از هر چیزی بهتر است؛ به هر قیمتی شده آن را به دست بیاور. 8 اگر برای حکمت ارزش قائل شوی، او نیز تو را سربلند خواهد نمود. اگر حکمت را در آغوش بگیری او به تو عزت خواهد بخشید 9 و تاج عزت و افتخار بر سرت خواهد نهاد.»
10 پسرم به من گوش کن و آنچه به تو میگویم بپذیر تا عمری طولانی داشته باشی. 11 من به تو حکمت آموختم و تو را به سوی راستی هدایت نمودم. 12 وقتی راه روی مانعی بر سر راهت نخواهد بود و چون بدوی پایت نخواهد لغزید. 13 آنچه را که آموختهای حفظ کن و آن را از دست نده؛ آن را نگه دار، زیرا حیات توست.
14 به راه بدکاران نرو و از روش گناهکاران پیروی ننما. 15 از آنها دوری کن و روی خود را از آنان بگردان و به راه خود برو؛ 16 زیرا ایشان تا بدی نکنند نمیخوابند و تا باعث لغزش و سقوط کسی نشوند آرام نمیگیرند. 17 خوراک آنها ظلم و شرارت است.
18 راه درستکاران مانند سپیدهٔ صبح است که رفتهرفته روشنتر میشود تا سرانجام به روشنایی کامل روز تبدیل میگردد، 19 اما راه بدکاران مثل سیاهی شب است. بدکاران میافتند و نمیدانند چه چیز باعث افتادنشان شده است.
20 ای پسرم، به آنچه که به تو میگویم به دقت گوش بده. 21 سخنان مرا از نظر دور ندار، بلکه آنها را در دل خود حفظ کن، 22 زیرا سخنان من به شنونده حیات و سلامتی کامل میبخشد.
23 مراقب افکارت باش، زیرا زندگی انسان از افکارش شکل میگیرد.
24 دروغ و ناراستی را از دهان خود دور کن. 25 چشمان خود را به هدف بدوز و به اطراف توجه نکن. 26 مواظب راهی که در آن قدم میگذاری باش. همیشه در راه راست گام بردار تا در امان باشی. 27 از راه راست منحرف نشو و خود را از بدی دور نگه دار.
Chapter 5
هشدار در مورد زنا
1 ای پسرم، به سخنان حکیمانهٔ من گوش کن و به بصیرت من توجه نما. 2 آنگاه خواهی دانست چگونه درست رفتار کنی، و سخنان تو نشان خواهد داد که از دانایی برخوردار هستی. 3 زن بدکاره چرب زبان است و سخنان او مانند عسل شیرین میباشد؛ 4 ولی عاقبت جز تلخی و درد چیزی برای تو باقی نمیگذارد. 5 زن بدکاره تو را به سوی مرگ و جهنم میکشاند، 6 زیرا او از راه زندگی منحرف شده و سرگردان است و نمیداند به کجا میرود.
7 ای جوانان، به من گوش دهید و آنچه را که میخواهم به شما بگویم هرگز فراموش نکنید: 8 از چنین زنی دوری کنید. حتی به در خانهاش هم نزدیک نشوید، 9 مبادا در دام وسوسههایش گرفتار شوید و حیثیت خود را از دست بدهید و بقیه عمر خویش را صرف کسی کنید که رحم و شفقت ندارد. 10 مبادا غریبهها اموال شما را تصاحب نمایند و ثمرهٔ زحمت شما از آن دیگران شود، 11 و عاقبت بیمار شده، از شدت درماندگی بنالید 12 و بگویید: «کاش که گوش میدادم! کاش که تسلیم هوسهایم نمیشدم! 13 چرا به نصایح معلمانم گوش ندادم؟ چرا به سخنان ایشان توجه نکردم؟ 14 اکنون باید پیش همه رسوا و سرافکنده باشم.»
15 پسرم، نسبت به همسر خود وفادار باش و تنها نسبت به او عشق بورز. 16 چرا باید از زنان هرزهٔ خیابانی صاحب بچه شوی؟ 17 فرزندان تو باید تنها مال خودت باشند و نباید غریبهها در آنان سهمی داشته باشند.
18 پس با زنت خوش باش و از همسر خود که در ایام جوانی با او ازدواج کردهای لذت ببر. 19 دلبریها و آغوش او تو را کافی باشد، و قلب تو فقط از عشق او سرشار گردد. 20 چرا باید به زن بدکاره دل ببندی و زنی را که به تو تعلق ندارد در آغوش بگیری؟
21 خداوند به دقت تو را زیر نظر دارد و هر کاری را که انجام میدهی میسنجد. 22 گناهان شخص بدکار مانند ریسمان به دورش میپیچد و او را گرفتار میسازد. 23 بلهوسی او باعث مرگش خواهد شد و حماقتش او را به نابودی خواهد کشاند.
Chapter 6
هشدارهای گوناگون
1 ای پسرم، اگر ضامن کسی شده و تعهد کردهای که او قرضش را پس بدهد، 2 و اگر با این تعهد، خود را گرفتار ساختهای، 3 تو در واقع اسیر او هستی و باید هر چه زودتر خود را از این دام رها سازی. پس فروتن شو و نزد او برو و از او خواهش کن تا تو را از قید این تعهد آزاد سازد. 4 خواب به چشمانت راه نده و آرام ننشین، 5 بلکه مانند آهویی که از چنگ صیاد میگریزد یا پرندهای که از دامی که برایش نهادهاند میرهد، خود را نجات بده.
6 ای آدمهای تنبل، زندگی مورچهها را مشاهده کنید و درس عبرت بگیرید. 7 آنها ارباب و رهبر و رئیسی ندارند، 8 ولی با این همه در طول تابستان زحمت میکشند و برای زمستان آذوقه جمع میکنند. 9 اما ای آدم تنبل، کار تو فقط خوابیدن است. پس کی میخواهی بیدار شوی؟ 10 کمی خواب بیشتر، کمی چُرت بیشتر، کمی دست رو دست گذاشتن و استراحت بیشتر، 11 و فقر و تنگدستی همچون راهزنی مسلح به سراغ تو خواهد آمد.
12 آدم رذل و خبیث کیست؟ آنکه دائم دروغ میگوید، 13 و برای فریب دادن مردم با چشمش چشمک میزند، با پایش علامت میدهد، به انگشت اشاره میکند، 14 و در فکر پلید خود پیوسته نقشههای شرورانه میکشد و نزاع بر پا میکند. 15 بنابراین، ناگهان دچار بلای علاجناپذیری خواهد شد و در دم از پای در خواهد آمد و علاجی نخواهد بود.
16-19 هفت چیز است که خداوند از آنها نفرت دارد:
- نگاه متکبرانه،
- زبان دروغگو،
- دستهایی که خون بیگناه را میریزند،
- فکری که نقشههای پلید میکشد،
- پاهایی که برای بدی کردن میشتابند،
- شاهدی که دروغ میگوید،
- شخصی که در میان دوستان تفرقه میاندازد.
هشدار در مورد زنا
20 ای پسر من، اوامر پدر خود را به جا آور و تعالیم مادرت را فراموش نکن. 21 سخنان ایشان را آویزه گوش خود نما و نصایح آنها را در دل خود جای بده. 22 اندرزهای ایشان تو را در راهی که میروی هدایت خواهند کرد و هنگامی که در خواب هستی از تو مواظبت خواهند نمود و چون بیدار شوی با تو سخن خواهند گفت؛ 23 زیرا تعالیم و تأدیبهای ایشان مانند چراغی پر نور راه زندگی تو را روشن میسازند. 24 نصایح ایشان تو را از زنان بدکاره و سخنان فریبندهشان دور نگه میدارد.
25 دلباخته زیبایی این گونه زنان نشو. نگذار عشوهگریهای آنها تو را وسوسه نماید؛ 26 زیرا زن فاحشه تو را محتاج نان میکند و زن بدکاره زندگی تو را تباه میسازد. 27 آیا کسی میتواند آتش را در بر بگیرد و نسوزد؟ 28 آیا میتواند روی زغالهای داغ راه برود و پاهایش سوخته نشود؟ 29 همچنان است مردی که با زن دیگری زنا کند. او نمیتواند از مجازات این گناه فرار کند.
30 اگر کسی به دلیل گرسنگی دست به دزدی بزند مردم او را سرزنش نمیکنند، 31 با این حال وقتی به دام بیفتد باید هفت برابر آنچه که دزدیده است جریمه بدهد، ولو اینکه این کار به قیمت از دست دادن همهٔ اموالش تمام شود. 32 اما کسی که مرتکب زنا میشود احمق است، زیرا جان خود را تباه میکند. 33 او را خواهند زد و ننگ و رسوایی تا ابد گریبانگیر او خواهد بود؛ 34 زیرا آتش خشم و حسادت شوهر آن زن شعلهور میگردد و با بیرحمی انتقام میگیرد. 35 او تاوانی قبول نخواهد کرد و هیچ هدیهای خشم او را فرو نخواهد نشاند.
Chapter 7
دوری از زن زناکار
1 پسرم، نصایح مرا بشنو و همیشه آنها را به یاد داشته باش. 2 اوامر مرا به جا آور تا زنده بمانی. تعلیم مرا مانند مردمک چشم خود حفظ کن. 3 آن را آویزهٔ گوش خود بساز و در اعماق دل خود نگه دار.
4 حکمت را خواهر خود بدان و بصیرت را دوست خود. 5 بگذار حکمت، تو را از رفتن به دنبال زنان هرزه و گوش دادن به سخنان فریبندهٔ آنان باز دارد.
6 یک روز از پنجرهٔ خانهام بیرون را تماشا میکردم. 7-9 یکی از جوانان نادان و جاهل را دیدم که در تاریکی شب از کوچهای که در آن زنی بدکار منزل داشت، میگذشت. 10 آن زن در حالی که لباس وسوسهانگیزی بر تن داشت و نقشههای پلیدی در سر میپروراند، به سویش آمد. 11-12 ۱۱و۱۲ او زن گستاخ و بیشرمی بود و اغلب در کوچه و بازار پرسه میزد تا در هر گوشه و کناری مردان را بفریبد. 13 آن زن بازوان خود را به دور گردن جوان حلقه کرده، او را بوسید و با نگاهی هوسانگیز به او گفت: 14 «امروز نذر خود را ادا کردم و گوشت قربانی در خانه آماده است. 15 پس برای یافتن تو از خانه بیرون آمدم. در جستجوی تو بودم که تو را دیدم. 16-17 ۱۶و۱۷ بر رختخوابم ملافههای رنگارنگ از پارچهٔ حریر مصر پهن کردهام و آن را با عطرهای خوشبو معطر ساختهام. 18 بیا از یکدیگر لذت ببریم و تا صبح از عشق سیر شویم. 19 شوهرم در خانه نیست و به سفر دوری رفته است. 20 به اندازهٔ کافی با خود پول برده و تا آخر ماه برنمیگردد.»
21 به این ترتیب با سخنان فریبنده و وسوسهانگیزش آن جوان را اغوا کرد؛ 22-23 ۲۲و۲۳ و او مثل گاوی که به کشتارگاه میرود و گوزن به دام افتادهای که در انتظار تیری باشد که قلبش را بشکافد، به دنبال آن فاحشه رفت. او مثل پرندهای است که به داخل دام میپرد و نمیداند در آنجا چه سرنوشتی در انتظارش است.
24 پس ای پسرانم، به من گوش دهید و به سخنانم توجه کنید. 25 نگذارید چنین زنی دل شما را برباید. از او دور شوید، مبادا شما را به گمراهی بکشد. 26 او بسیاری را خانه خراب کرده است و مردان زیادی قربانی هوسرانیهای او شدهاند 27 خانهٔ او راهی است به سوی مرگ و هلاکت.
Chapter 8
ندای حکمت
1 آیا ندای حکمت را نمیشنوید و به آواز بصیرت گوش نمیدهید؟ 2-3 ۲و۳ حکمت دم دروازههای شهر و سر چهارراهها و جلوی در هر خانهای ایستاده، میگوید: 4 «ای مردم، شما را صدا میزنم. 5 ای انسانهای جاهل و نادان به ندای من گوش دهید و زیرکی و فهم کسب کنید. 6-7 ۶و۷ به من گوش دهید، زیرا سخنان من گرانبهاست. من حقیقت و راستی را بیان میکنم و از ناراستی نفرت دارم. 8 سخنان من بر حق است و کسی را گمراه نمیکند. 9 سخنان من برای کسی که گوش شنوا داشته باشد واضح و روشن است. 10 تعلیمی که من میدهم از طلا و نقره گرانبهاتر است. 11 ارزش من از یاقوت بیشتر است و هیچ چیز را نمیتوان با من مقایسه کرد.
12 «من حکمتم و از زیرکی و دانایی و بصیرت برخوردار میباشم. 13 اگر کسی خداترس باشد، از بدی نفرت خواهد داشت. من از غرور و تکبر، رفتار و گفتار نادرست متنفرم.
14-15 ۱۴و۱۵ «منم که هدایت میکنم و فهم و بصیرت میبخشم. به نیروی من پادشاهان سلطنت میکنند و قضات به عدل و انصاف قضاوت مینمایند. 16 تمام رهبران و بزرگان جهان به کمک من حکمرانی میکنند.
17 «من کسانی را که مرا دوست دارند، دوست میدارم. آنانی که در جستجوی من باشند مرا خواهند یافت. 18 ثروت و حرمت، اموال و موفقیت در اختیار من است. 19 بخششهای من از طلای ناب و نقرهٔ خالص بهتر است. 20 راههای من عدل و حق است. 21 ثروت حقیقی از آن کسانی است که مرا دوست دارند، زیرا من خزانههای ایشان را پر میسازم.
22 «در ابتدا، قبل از آفرینش عالم هستی، خداوند مرا با خود داشت. 23 از ازل، پیش از به وجود آمدن جهان، من شکل گرفتم [1] . 24 قبل از پیدایش اقیانوسها و چشمههای پر آب، 25 قبل از آنکه کوهها و تپهها به وجود آیند، 26 قبل از آنکه خدا زمین و صحراها و حتی خاک را بیافریند من به وجود آمدم.
27 «هنگامی که خدا آسمان را استوار ساخت و افق را بر سطح آبها کشید من آنجا بودم. 28 وقتی ابرها را در آسمان گسترانید و چشمهها را از اعماق جاری نمود، 29 وقتی حدود دریاها را تعیین کرد تا آبها از آن تجاوز نکنند و وقتی اساس زمین را بنیاد نهاد، 30 من نزد او معمار بودم. موجب شادی همیشگی او بودم و در حضورش شادی میکردم. 31 دنیا و انسانهایی که او آفریده بود مایهٔ خوشی من بودند.
32 «پس ای جوانان به من گوش دهید، زیرا همهٔ کسانی که از دستورهای من پیروی میکنند سعادتمندند. 33 به نصیحت من گوش کنید؛ عاقل باشید و نصیحت مرا رد نکنید. 34 خوشا به حال کسی که به من گوش دهد و هر روز جلوی در خانهٔ من انتظار مرا بکشد، 35 زیرا هر که مرا بیابد حیات را یافته و خداوند را خشنود ساخته است؛ 36 اما کسی که مرا از دست بدهد به جانش لطمه میزند، آنانی که از من متنفر باشند مرگ را دوست دارند.»
Chapter 9
حکمت و حماقت
1 حکمت کاخی بنا کرده است که هفت ستون دارد. 2 او مهمانی بزرگی ترتیب داده و انواع شرابها و خوراکها را آماده کرده است 3 و کنیزان خود را فرستاده، تا بر بلندترین مکان شهر بایستند و ندا سر دهند: 4 «ای سادهلوحان، پیش من بیایید!» و به کم عقلان میگوید: 5 «از خوراک و شرابی که آماده کردهام بخورید. 6 راه جهالت را ترک گفته، زنده بمانید. راه دانا شدن را پیش بگیرید.»
7 اگر آدم بدکاری را که همیشه دیگران را مسخره میکند تأدیب نمایی، جز اینکه مورد اهانت او واقع شوی نتیجهٔ دیگری نخواهد داشت. 8 پس او را به حال خود واگذار چون اگر بخواهی به او کمک کنی از تو متنفر میشود؛ اما اگر شخص دانا را تأدیب کنی تو را دوست خواهد داشت. 9 اگر آدم دانا را نصیحت کنی داناتر میشود و اگر به آدم درستکار تعلیم بدهی علمش بیشتر میگردد.
10 ترس خداوند سرآغاز حکمت است. شناخت خدای مقدّس انسان را دانا میسازد. 11 حکمت سالهای عمرت را زیاد میکند. 12 اگر حکمت داشته باشی سودش به خودت میرسد و اگر حکمت را ناچیز بشماری به خودت زیان میرسانی.
13 حماقت مانند زنی وراج و گستاخ و ابله میباشد. 14 او دم در خانهاش که بر تپهای مشرف به شهر قرار دارد، مینشیند 15 و رهگذرانی را که مستقیم به راه خود میروند صدا میزند: 16 «ای سادهلوحان، پیش من بیایید!» و به کم عقلان میگوید: 17 «آب دزدی شیرین است و نانی که پنهانی خورده میشود، لذیذ است!» 18 آنها نمیدانند که عاقبت کسانی که به خانهٔ او میروند مرگ و هلاکت است.
Chapter 10
امثال سلیمان
1 امثال سلیمان:
پسر عاقل پدرش را شاد میسازد، اما پسر نادان باعث غم مادرش میگردد.
2 ثروتی که از راه نادرست به دست آمده باشد نفعی به انسان نمیرساند، اما درستکاری به او سعادت دائمی میبخشد.
3 خداوند نمیگذارد مرد درستکار گرسنگی بکشد و یا مرد شریر به آرزوی خود برسد.
4 آدمهای تنبل، فقیر میشوند، ولی اشخاص کوشا ثروتمند میگردند.
5 کسی که به موقع محصول خود را برداشت میکند عاقل است، اما کسی که موقع برداشت محصول میخوابد مایهٔ ننگ است.
6 بر سر درستکاران برکتهاست، اما وجود بدکاران از ظلم و لعنت پوشیده است.
7 نیکان خاطرهٔ خوبی از خود باقی میگذارند، اما نام بدکاران به فراموشی سپرده میشود.
8 شخص عاقل پند و اندرز را میپذیرد، اما نادان یاوهگو هلاک میشود.
9 قدمهای شخص درستکار ثابت و استوار است، ولی شخص کجرو عاقبت میلغزد و میافتد.
10 آن که با نیت بد چشمک میزند سبب رنجش میشود، اما آن که بیپرده نکوهش میکند باعث صلح میشود. [1]
11 دهان درستکاران چشمهٔ حیات است، اما دهان شخص بدکار پر از نفرین میباشد.
12 کینه و نفرت باعث نزاع میشود، اما محبت گناه دیگران را میبخشد.
13 اشخاص دانا به خاطر سخنان حکیمانهشان مورد ستایش قرار میگیرند، اما اشخاص نادان چوب حماقت خود را میخورند.
14 در دهان شخص دانا سخنان سنجیده یافت میشود، اما آدم نادان نسنجیده سخن میگوید و خرابی به بار میآورد.
15 ثروت شخص ثروتمند قلعۀ اوست، اما بینوایی شخص فقیر او را از پای درمیآورد.
16 درآمد شخص درستکار به زندگی او رونق میبخشد، اما شخص بدکار درآمد خود را در راههای گناهآلود بر باد میدهد.
17 کسی که تأدیب را میپذیرد در راه حیات گام برمیدارد، اما کسی که نمیخواهد اصلاح گردد، به گمراهی کشیده میشود.
18 کسی که کینهاش را پنهان میکند آدم نادرستی است. شخصی که شایعات بیاساس را پخش میکند نادان است.
19 پرحرفی، انسان را به سوی گناه میکشاند. عاقل کسی است که زبانش را مهار کند.
20 سخنان عادلان مانند نقره گرانبهاست، اما سخنان بدکاران هیچ ارزشی ندارد.
21 سخنان خوب عادلان، دیگران را احیا میکند، اما حماقت نادانان باعث مرگ خودشان میشود.
22 برکت خداوند انسان را ثروتمند میسازد بدون اینکه زحمتی برای وی به بار آورد.
23 آدم نادان از عمل بد لذت میبرد و شخص دانا از حکمت.
24 آنچه بدکاران از آن میترسند بر سرشان میآید، اما نیکان به آرزوی خود میرسند.
25 بلا و مصیبت چون گردباد از راه میرسد و بدکاران را با خود میبرد، اما شخص درستکار مانند صخره، پا برجا میماند.
26 هرگز از آدم تنبل نخواه برای تو کاری انجام دهد؛ او مثل دودی است که به چشم میرود و مانند سرکهای است که دندان را کند میکند.
27 خداترسی سالهای عمر انسان را زیاد میکند، اما شرارت از عمر او میکاهد.
28 امید درستکاران به شادی میانجامد، اما امید بدکاران بر باد میرود.
29 خدا برای نیکان قلعهای محافظ است، اما او بدان را هلاک خواهد کرد.
30 درستکاران همیشه از امنیت برخوردار خواهند بود، اما بدکاران بر زمین، زنده نخواهند ماند.
31 از دهان درستکاران غنچههای حکمت میشکفد، اما زبان دروغگویان از ریشه کنده خواهد شد.
32 عادلان همیشه سخنان خوشایند بر زبان میآورند، اما دهان بدکاران از سخنان نیشدار پر است.
Chapter 11
1 خداوند از تقلب و کلاهبرداری متنفر است، ولی درستکاری و صداقت را دوست دارد.
2 تکبر باعث سرافکندگی میشود، پس دانا کسی است که فروتن باشد.
3 صداقت مرد درستکار راهنمای اوست، اما نادرستی شخص بدکار، او را به نابودی میکشاند.
4 در روز داوری مال و ثروت به داد تو نمیرسد، اما عدالت تو میتواند تو را از مرگ برهاند.
5 عدالت درستکاران راهشان را هموار میکند، اما بدکاران در زیر بار سنگین گناهان خود از پا در میآیند.
6 عدالت نیکان آنها را نجات میدهد، ولی بدکاران در دام خیانت خود گرفتار میشوند.
7 آدم خدانشناس وقتی بمیرد همهٔ امیدهایش از بین میرود وانتظاری که از قدرتش داشت نقش بر آب میشود.
8 مرد عادل از تنگنا رهایی مییابد و مرد بدکار به جای او گرفتار میشود.
9 سخنان مرد خدانشناس انسان را به هلاکت میکشاند، اما حکمت شخص درستکار او را از هلاکت میرهاند.
10 مردمان شهر برای موفقیت عادلان شادی میکنند و از مرگ بدکاران خوشحال میشوند.
11 از برکت وجود خداشناسان شهر ترقی میکند، اما شرارت بدکاران موجب تباهی آن میشود.
12 کسی که دربارهٔ دیگران با تحقیر صحبت میکند آدم نادانی است. آدم عاقل جلوی زبان خود را میگیرد.
13 خبرچین هر جا میرود اسرار دیگران را فاش میکند، ولی شخص امین، اسرار را در دل خود مخفی نگه میدارد.
14 بدون رهبری خردمندانه، مملکت سقوط میکند؛ اما وجود مشاوران زیاد امنیت کشور را تضمین میکند.
15 ضامن شخص غریب نشو چون ضرر خواهی دید. اگر میخواهی گرفتار نشوی ضامن کسی نشو.
16 زن نیکو سیرت، عزت و احترام به دست میآورد، اما مردان بیرحم فقط میتوانند ثروت به چنگ آورند.
17 مرد رحیم به خودش نفع میرساند، اما آدم ستمگر به خودش لطمه میزند.
18 ثروت شخص بدکار، موقتی و ناپایدار است، ولی اجرت شخص عادل جاودانی است.
19 شخص درستکار از حیات برخوردار میشود، اما آدم بدکار به سوی مرگ میرود.
20 خداوند از افراد بدسرشت متنفر است، ولی از درستکاران خشنود میباشد.
21 مطمئن باش بدکاران مجازات خواهند شد، اما درستکاران رهایی خواهند یافت.
22 زیبایی در زن نادان مانند حلقهٔ طلا در پوزهٔ گراز است.
23 آرزوی نیکان همیشه برآورده میشود، اما خشم خدا در انتظار بدکاران است.
24 هستند کسانی که با سخاوت خرج میکنند و با وجود این ثروتمند میشوند؛ و هستند کسانی که بیش از اندازه جمع میکنند، اما عاقبت نیازمند میگردند.
25 شخص سخاوتمند کامیاب میشود و هر که دیگران را سیراب کند خود نیز سیراب خواهد شد.
26 کسی که غلهاش را احتکار میکند، مورد نفرین مردم قرار خواهد گرفت، ولی دعای خیر مردم همراه کسی خواهد بود که غله خود را در زمان احتیاج به آنها میفروشد.
27 اگر در پی نیکی باشی مورد لطف خدا خواهی بود، ولی اگر به دنبال بدی بروی جز بدی چیزی نصیبت نخواهد شد.
28 کسی که بر ثروت خود تکیه کند خواهد افتاد، اما عادلان مانند درخت سبز شکوفه خواهند آورد.
29 شخص نادانی که باعث ناراحتی خانوادهاش میشود سرانجام هستی خود را از دست خواهد داد و برده دانایان خواهد شد.
30 ثمره کار خداشناسان حیاتبخش است و تمام کسانی که مردم را به سوی نجات هدایت میکنند دانا هستند.
31 اگر عادلان پاداش اعمال خود را در این دنیا مییابند، بدون شک گناهکاران و بدکاران نیز به سزای اعمال خود میرسند.
Chapter 12
1 کسی میتواند دانا شود که تأدیب را دوست داشته باشد. هر که از اصلاح شدن نفرت داشته باشد نادان است.
2 خداوند از اشخاص نیک خشنود است، اما کسانی را که نقشههای پلید میکشند محکوم میکند.
3 انسان با کارهای بد نمیتواند برای خود امنیت به وجود آورد، اما اشخاص درستکار پا برجا خواهند ماند.
4 زن نجیب، تاج سر شوهرش است، ولی زن بیحیا مانند خوره جان او را میخورد.
5 انسان نیک فکرش پر از درستکاری است، اما فکر آدم بدکار انباشته از دروغ و نیرنگ است.
6 سخنان بدکاران مردم را به دام هلاکت میکشاند، اما سخنان نیکان مردم را رهایی میبخشد.
7 بدکاران نابود میشوند، اما نیکان پایدار میمانند.
8 آدم عاقل را همه میستایند، اما شخص کوتهفکر را حقیر میشمارند.
9 بهتر است انسان شخص مهمی به حساب نیاید اما دستش به دهانش برسد [1] تا اینکه خود را آدم بزرگی نشان دهد ولی محتاج نان باشد.
10 شخص خداشناس حتی به فکر آسایش چارپایان خود نیز هست، اما رحم و مروت خدانشناسان چیزی بهجز ستمگری نیست.
11 هر که در زمین خود زراعت کند نان کافی خواهد داشت، اما کسی که وقت خود را به بیهودگی بگذراند آدم احمقی است.
12 اشخاص خدانشناس چشم طمع به اموالی که بدکاران غارت کردهاند دارند، اما اعمال خداشناسان، میوۀ خود را میدهد.
13 دروغ انسان را در دام گرفتار میکند، ولی شخص درستکار از تنگنا خلاصی مییابد.
14 پاداش تو بستگی به گفتار و رفتار تو دارد. هر چه بکاری همان را درو خواهی کرد.
15 آدم نادان فکر میکند هر کاری میکند درست است و احتیاج به نصیحت ندارد، اما شخص دانا به نصایح دیگران گوش میدهد.
16 آدم نادان در مقابل توهین دیگران زود خشمگین میشود، ولی شخص دانا خونسردی خود را حفظ میکند.
17 وقتی که حقیقت را میگویی عدالت اجرا میگردد، اما دروغ به بیعدالتی منجر میشود.
18 هستند کسانی که با سخنان نسنجیدهٔ خود زخم زبان میزنند، ولی سخنان مرد دانا تسکین دهنده و شفابخش است.
19 عمر دروغ کوتاه است، اما حقیقت تا ابد پایدار میماند.
20 افکار توطئهگران پر از نیرنگ است، اما دلهای آنانی که خیراندیش هستند آکنده از شادی میباشد.
21 هیچ بدی به خداشناسان نمیرسد، اما بدکاران همیشه گرفتار بلا میشوند.
22 خدا کسانی را که به قول خود وفا میکنند دوست دارد، ولی از اشخاص بدقول بیزار است.
23 آدم عاقل علم و دانش خود را به نمایش نمیگذارد، ولی شخص نادان حماقت خود را آشکار میسازد.
24 کار و کوشش، انسان را به قدرت میرساند؛ اما تنبلی، او را نوکر دیگران میسازد.
25 غم و غصه انسان را گرانبار میکند، اما سخن دلگرم کننده او را سبکبار و شاد میسازد.
26 شخص درستکار مردم را به راه راست هدایت میکند، اما آدم بدکار آنها را منحرف میسازد.
27 آدم تنبل حتی دنبال شکار خود نیز نمیرود. تلاش و کوشش، گنج گرانبهای انسان است.
28 راهی که خداشناسان در آن گام برمیدارند به حیات منتهی میشود و در آن مرگ نیست.
Chapter 13
1 فرزند عاقل تأدیب پدر خود را میپذیرد، ولی کسی که همه چیز را به باد مسخره میگیرد از پذیرفتن توبیخ سر باز میزند.
2 سخنان مرد نیک حتی برای خود او نیکوست و جانش را سیر میکند، اما شخص بداندیش فقط تشنهٔ ظلم است.
3 هر که زبان خود را نگه دارد جان خود را حفظ میکند، اما کسی که نسنجیده سخن بگوید خود را هلاک خواهد کرد.
4 آدم تنبل آنچه را که آرزو میکند به دست نمیآورد، اما شخص کوشا کامیاب میشود.
5 درستکار از دروغ گفتن نفرت دارد، اما شرور رسوا و خوار میشود.
6 صداقت درستکاران آنها را حفظ میکند، اما شرارت بدکاران آنها را به نابودی میکشاند.
7 هستند کسانی که وانمود میکنند ثروتمندند در حالی که چیزی ندارند، و هستند کسانی که خود را فقیر نشان میدهند اما صاحب ثروت هنگفتی میباشند.
8 ثروت شخص پولدار صرف حفاظت جان او میشود، اما جان آدم فقیر را خطری تهدید نمیکند.
9 زندگی شخص نیک مانند چراغی نورانی میدرخشد، ولی زندگی شریران مثل چراغی است که در حال خاموشی است.
10 تکبر باعث نزاع میشود، ولی شخص دانا نصیحت را میپذیرد.
11 ثروتی که از راه نادرست به دست بیاید طولی نمیکشد که از دست میرود؛ اما دارایی که با کار و کوشش جمع شود، به تدریج زیاد میگردد.
12 آرزویی که انجام آن به تعویق افتاده باشد دل را بیمار میکند، اما برآورده شدن مراد، درخت حیات است.
13 هر که دستوری را که به او دادهاند خوار بشمارد بیسزا نخواهد ماند، اما کسی که آن را اطاعت کند پاداش خواهد یافت.
14 تعلیم مرد دانا چشمهٔ حیات است و شخص را از دامهای مرگ میرهاند.
15 دانایی، احترام میآورد ولی خیانت به هلاکت منتهی میشود.
16 مرد دانا سنجیده عمل میکند، اما جاهل حماقت خود را بروز میدهد.
17 قاصدی که قابل اعتماد نباشد باعث گرفتاری میشود، اما پیک امین شفا به ارمغان میآورد.
18 فقر و رسوایی دامنگیر کسی میشود که تأدیب را نمیپذیرد، اما شخصی که آن را بپذیرد مورد احترام واقع خواهد شد.
19 برآورده شدن آرزوها لذتبخش است، اما افراد نادان در پی آرزوهای ناپاک خود هستند و نمیخواهند از آنها دست بردارند.
20 با اشخاص دانا معاشرت کن و دانا خواهی شد، با احمقان بنشین و زیان خواهی دید.
21 بلا دامنگیر گناهکاران میشود، اما چیزهای خوب نصیب نیکان میگردد.
22 شخص نیک حتی برای نوههایش میراث باقی میگذارد، اما ثروتی که گناهکاران اندوختهاند به درستکاران میرسد.
23 مزرعۀ شخص فقیر ممکن است محصول فراوان بدهد، ولی ظالمان آن را از چنگ او در میآورند.
24 کسی که فرزند خود را تنبیه نمیکند او را دوست ندارد، اما کسی که فرزندش را دوست دارد از تأدیب او کوتاهی نمیکند.
25 شخص درستکار از خوراکی که دارد میخورد و سیر میشود، ولی آدم بدکار گرسنگی میکشد.
Chapter 14
1 زن دانا خانه خود را بنا میکند، اما زن نادان با دست خود خانهاش را خراب میکند.
2 کسانی که به راستی عمل میکنند به خداوند احترام میگذارند، ولی اشخاص بدکار او را تحقیر میکنند.
3 نادان چوب سخنانِ متکبرانهٔ خود را میخورد، ولی سخنان مرد دانا او را محافظت میکند.
4 اگر در طویله گاو نباشد، طویله تمیز میماند، اما بدون گاو نمیتوان محصول زیادی به دست آورد.
5 شاهد امین دروغ نمیگوید، ولی از دهان شاهد ناراست دروغ میبارد.
6 کسی که همه چیز را به باد مسخره میگیرد هرگز نمیتواند حکمت پیدا کند، اما شخص فهیم به آسانی آن را به دست میآورد.
7 از احمقان دوری کن زیرا چیزی ندارند به تو یاد دهند.
8 حکمت شخص عاقل راهنمای اوست، اما حماقت احمقان باعث گمراهی آنان میشود.
9 نادانان با گناه بازی میکنند، اما درستکاران رضایت خدا را میطلبند.
10 تنها دل شخص است که تلخی جان او را احساس میکند و در شادی او نیز کسی جز خودش نمیتواند سهیم باشد.
11 خانهٔ بدکاران خراب میشود، اما خیمهٔ درستکاران وسعت مییابد.
12 راههایی هستند که به نظر انسان راست میآیند اما عاقبت به مرگ منتهی میشوند.
13 خنده نمیتواند اندوه دل را پنهان سازد؛ هنگامی که خنده پایان مییابد، درد و اندوه برجای خود باقی میماند.
14 آدم خدانشناس نتیجهٔ کارهای خود را خواهد دید و شخص نیک از ثمرهٔ اعمال خویش بهره خواهد برد.
15 آدم ساده لوح هر حرفی را باور میکند، اما شخص زیرک سنجیده رفتار مینماید.
16 شخص دانا محتاط است و از خطر دوری میکند، ولی آدم نادان از روی غرور، خود را به خطر میاندازد.
17 آدم تندخو کارهای احمقانه میکند و شخص حیلهگر مورد نفرت قرار میگیرد.
18 حماقت نصیب جاهلان میشود و دانایی نصیب زیرکان.
19 بدکاران عاقبت در برابر نیکان سر تعظیم فرود خواهند آورد و محتاج آنان خواهند شد.
20 ثروتمندان دوستان بسیار دارند، اما شخص فقیر را حتی همسایههایش تحقیر میکند.
21 خوار شمردن فقرا گناه است. خوشا به حال کسی که بر آنها ترحم کند.
22 کسانی که نقشههای پلید در سر میپرورانند گمراه خواهند شد، ولی آنانی که نیت خوب دارند مورد محبت و اعتماد قرار خواهند گرفت.
23 کسی که زحمت میکشد منفعت عایدش میشود، ولی آنکه فقط حرف میزند فقیر خواهد شد.
24 ثروت نصیب دانایان خواهد شد، اما پاداش احمقان حماقت ایشان است.
25 شاهد راستگو جان مردم را نجات میدهد، اما شاهد دروغگو به مردم خیانت میکند.
26 کسی که از خداوند میترسد تکیهگاه محکمی دارد و فرزندانش در امان خواهند بود.
27 خداترسی چشمهٔ حیات است و انسان را از دامهای مرگ دور نگه میدارد.
28 عظمت یک پادشاه بستگی به تعداد مردمی دارد که بر آنها فرمان میراند. پادشاه بدون قوم نابود میشود.
29 کسی که صبر و تحمل دارد شخص بسیار عاقلی است، اما از آدم تندخو حماقت سر میزند.
30 آرامش فکر به بدن سلامتی میبخشد، اما حسادت مانند خوره جان را میخورد.
31 هر که به فقرا ظلم کند به آفرینندهٔ آنها اهانت کرده است و هر که به فقرا ترحم نماید، به خدا احترام گذاشته است.
32 خداشناسان وقتی بمیرند پناهگاهی دارند، اما گناهکاران بهوسیلۀ گناهان خودشان تباه میشوند.
33 حکمت در دل دانایان ساکن است، اما در میان نادانان جای ندارد.
34 درستکاری مایه سرافرازی یک قوم است و گناه مایه رسوایی آن.
35 پادشاه از خدمتگزاران کاردان خشنود میگردد، ولی کسانی که دردسر ایجاد میکنند مورد غضب او واقع میشوند.
Chapter 15
1 جواب ملایم خشم را فرو مینشاند، اما جواب تند آن را بر میانگیزاند.
2 از زبان مرد دانا حکمت میچکد، اما از دهان آدم نادان حماقت بیرون میآید.
3 خدا همه جا را زیر نظر دارد و ناظر اعمال نیکان و بدان است.
4 زبان شفابخش درخت حیات است، اما زبان فریبکار روح را در هم میشکند.
5 شخص نادان نصیحت پدر خود را خوار میشمارد، ولی فرزند عاقل تأدیب پدرش را میپذیرد.
6 در خانهٔ شخص درستکار گنج فراوان است، اما دسترنج آدمهای بدکار برای ایشان تلخکامی به بار میآورد.
7 حکمت توسط دانایان منتشر میشود نه بهوسیلۀ جاهلانی که در آنها راستی نیست.
8 خداوند از قربانیهای بدکاران نفرت دارد، اما از دعای درستکاران خشنود است.
9 خداوند از اعمال بدکاران متنفر است، اما پیروان راستی را دوست میدارد.
10 کسانی که راه راست را ترک گفتهاند تنبیه سختی در انتظارشان است و اگر نخواهند تنبیه و اصلاح شوند خواهند مرد.
11 حتی دنیای مردگان از نظر خداوند پنهان نیست، چه رسد به افکار انسان!
12 کسی که کارش مسخره کردن است از نزدیک شدن به افراد دانا خودداری میکند چون دوست ندارد سرزنش آنان را بشنود.
13 دل شاد، چهره را شاداب میسازد، اما تلخی دل، روح را افسرده میکند.
14 شخص دانا تشنهٔ دانایی است، اما نادان خود را با حماقت سیر میکند.
15 انسان وقتی غمگین است همه چیز به نظرش بد میآید، اما وقتی دلش شاد است هر چیزی او را خوشحال میکند.
16 دارایی کم همراه با خداترسی بهتر است از ثروت هنگفت با اضطراب.
17 نان خشک [1] خوردن در جایی که محبت هست، بهتر است از غذای شاهانه خوردن در جایی که نفرت وجود دارد.
18 آدم تندخو نزاع به پا میکند، ولی شخص صبور دعوا را فرو مینشاند.
19 راه آدم تنبل با خارها پوشیده است، اما راه شخص درستکار شاهراهی هموار است.
20 فرزند دانا پدرش را خوشحال میکند، اما فرزند نادان مادرش را تحقیر مینماید.
21 آدم نادان از کارهای ابلهانه لذت میبرد، اما شخص فهمیده از راه راست منحرف نمیشود.
22 نقشهای که بدون مشورت کشیده شود، با شکست مواجه میگردد، اما مشورت بسیار، باعث موفقیت میشود.
23 انسان وقتی جواب درست میدهد از آن لذت میبرد. چه عالی است سخنی که بجا گفته شود!
24 راه دانایان به سوی حیات بالا میرود و آنها را از فرو رفتن به جهنم باز میدارد.
25 خداوند خانه متکبران را از بین میبرد، اما ملک بیوهزنان را حفظ میکند.
26 خداوند از نقشههای پلید متنفر است، ولی افکار پاک مورد پسند او میباشند.
27 کسی که دنبال سود نامشروع میرود به خانوادهاش لطمه میزند، اما شخصی که از رشوه نفرت دارد زندگی خوبی خواهد داشت.
28 شخص نیک قبل از جواب دادن فکر میکند، اما شریر زود جواب میدهد و مشکلات به بار میآورد.
29 خداوند از بدکاران دور است، ولی دعای نیکان را میشنود.
30 دیدن صورت شاد و شنیدن خبر خوش به انسان شادی و سلامتی میبخشد.
31 کسی که انتقادهای سازنده را بپذیرد، جزو دانایان به حساب خواهد آمد.
32 کسی که تأدیب را نپذیرد به خودش لطمه میزند، ولی هر که آن را بپذیرد دانایی کسب میکند.
33 خداترسی به انسان حکمت میآموزد و فروتنی برای او عزت و احترام به بار میآورد.
Chapter 16
1 انسان نقشههای زیادی میکشد، اما نتیجهٔ نهایی آنها در دست خداست.
2 تمام کارهای انسان به نظر خودش درست است، اما انگیزهها را خداوند میبیند.
3 نقشههای خود را به دست خداوند بسپار، آنگاه در کارهایت موفق خواهی شد.
4 خداوند هر چیزی را برای هدف و منظوری خلق کرده است. او حتی بدکاران را برای مجازات آفریده است.
5 خداوند از اشخاص متکبر نفرت دارد و هرگز اجازه نخواهد داد آنها از مجازات فرار کنند.
6 درستکار و با محبت باش که خدا گناهت را خواهد بخشید. از خداوند بترس که بدی از تو دور خواهد شد.
7 وقتی کسی خدا را خشنود میسازد، خدا کاری میکند که حتی دشمنان آن شخص نیز با وی از در صلح و آشتی درآیند.
8 ثروت اندک که با درستکاری به دست آمده باشد بهتر است از ثروت هنگفتی که از راه نادرست فراهم شده باشد.
9 انسان در فکر خود نقشهها میکشد، اما خداوند او را در انجام آنها هدایت میکند.
10 پادشاه با حکمت الاهی سخن میگوید، پس نباید به عدالت خیانت ورزد.
11 میزان و ترازوهای درست از آنِ خداوند است، همۀ وزنههای کیسه، ساختۀ اوست.
12 پادشاهان نمیتوانند ظلم کنند، زیرا تخت سلطنت از عدالت برقرار میماند.
13 پادشاهان اشخاص راستگو را دوست دارند و از وجود ایشان خشنود میشوند.
14 خشم پادشاه پیک مرگ است ولی مرد عاقل آن را فرو مینشاند.
15 شادی و رضایت پادشاه مانند ابر بهاری است که حیات به ارمغان میآورد.
16 به دست آوردن حکمت و دانایی بهتر است از اندوختن طلا و نقره.
17 راه خداشناسان دور از هر نوع بدی است و هر که در این راه گام بردارد جان خود را حفظ خواهد کرد.
18 غرور منجر به هلاکت میشود و تکبر به سقوط میانجامد.
19 بهتر است انسان متواضع باشد و با ستمدیدگان بنشیند تا اینکه میان متکبران باشد و در غنایم آنها سهیم شود.
20 آنانی که کلام خداوند را اطاعت کنند سعادتمند خواهند شد و کسانی که بر او توکل نمایند برکت خواهند یافت.
21 دانا را از فهمش میشناسند و سخنان دلنشین او انسان را مجاب میکند.
22 حکمت برای کسانی که از آن برخوردارند چشمهٔ حیات است، ولی حماقت برای نادانان مجازات به بار میآورد.
23 سخنان شخص دانا عاقلانه است و تعالیمی که او میدهد مؤثر میباشد.
24 سخنان محبتآمیز مانند عسل شیرین است و جان انسان را شفا میبخشد.
25 راههایی هستند که به نظر انسان راست میآیند، اما عاقبت به مرگ منتهی میشوند.
26 گرسنگی خوب است زیرا تو را وادار میکند که برای رفع آن کار کنی.
27 آدم بدکار نقشههای پلید میکشد و سخنانش مثل آتش میسوزاند.
28 شخص بداندیش نزاع به پا میکند و آدم سخنچین بهترین دوستان را از هم جدا مینماید.
29 آدم ظالم همسایهاش را فریب میدهد و او را به راه نادرست میکشاند.
30 شخص بدکار چشمان خود را میبندد و لبهایش را جمع میکند تا برای انجام مقاصد پلید خود نقشه بکشد.
31 موی سپید تاج جلال است که با زندگی خداپسندانه به دست میآید.
32 صبر از قدرت بهتر است و کسی که بر خود مسلط باشد از شخصی که شهری را تسخیر نماید برتر است.
33 انسان قرعه را میاندازد، اما حکم آن را خداوند تعیین میکند.
Chapter 17
1 خوردن نان خشک در آرامش بهتر است از خوردن غذای شاهانه در خانهای که در آن جنگ و دعوا باشد.
2 بردهٔ دانا بر پسر شرور ارباب خود تسلط خواهد یافت و در ارثی که به او میرسد شریک خواهد شد.
3 طلا و نقره را آتش میآزماید و دل انسان را خدا.
4 آدم بدکار از همنشینی با آدمهای بد لذت میبرد و آدم دروغگو از همنشینی با اشخاص دروغگو.
5 مسخره کردن فقرا به منزلهٔ مسخره کردن خدایی است که ایشان را آفریده است. کسانی که از غم و بدبختی دیگران شاد میشوند بیسزا نخواهند ماند.
6 تاج افتخار پیران نوههای ایشان میباشند و تاج افتخار فرزندان، پدران ایشان.
7 شخص نجیب هرگز دروغ نمیگوید و آدم نادان هرگز سخن با ارزش بر زبان نمیآورد.
8 رشوه در نظرِ دهندهٔ آن مثل سنگ جادوست که او را در هر کاری موفق میسازد.
9 کسی که اشتباهات دیگران را میپوشاند محبت ایجاد میکند، اما آدمی که آنها را افشا میکند باعث جدایی دوستان میگردد.
10 یک ملامت به شخص فهیم اثرش بیشتر است از صد ضربه شلّاق به آدم نادان.
11 بدکاران فقط در پی یاغیگری هستند، اما مأمور بیرحم سراغشان خواهد رفت.
12 روبرو شدن با ماده خرسی که بچههایش را از او گرفتهاند بهتر است از روبرو شدن با شخص نادانی که گرفتار حماقت شده است.
13 اگر خوبی را با بدی تلافی کنی، بلا از خانهات دور نخواهد شد.
14 شروع کردن دعوا مانند ایجاد رخنه در سد آب است، پس جر و بحث را ختم کن پیش از آنکه به دعوا منجر شود.
15 خداوند از کسانی که بیگناه را محکوم و گناهکار را تبرئه میکنند متنفر است.
16 صرف پول برای آموزش آدم نادان بیفایده است، زیرا او طالب حکمت نیست.
17 دوست واقعی در هر موقعیتی محبت میکند و برادر برای کمک به هنگام گرفتاری تولد یافته است.
18 فقط شخص کمعقل است که ضامن شخص دیگری میشود.
19 شخص ستیزهجو گناه را دوست دارد و آدم بلند پرواز خرابی به بار میآورد.
20 شخص بداندیش کامیاب نخواهد شد و آدم فریبکار در دام بلا گرفتار خواهد گردید.
21 فرزند نادان مایهٔ غم و غصهٔ والدینش میباشد.
22 شادی دل مانند دارو شفابخش است اما روح پژمرده انسان را بیمار میکند.
23 آدم بدکار پنهانی رشوه میگیرد و مانع اجرای عدالت میشود.
24 هدف مرد دانا تحصیل حکمت است، اما شخص نادان در زندگی هیچ هدفی ندارد.
25 پسر نادان مایهٔ غصهٔ پدر و تلخکامی مادر است.
26 مجازات کردن نیکان و تنبیه نمودن اشخاص نجیب به خاطر صداقتشان، کار نادرستی است.
27 شخص دانا پرحرفی نمیکند و آدم فهمیده آرام و صبور است.
28 آدم نادان نیز اگر سکوت کند و حرف نزند او را دانا و فهیم میشمارند.
Chapter 18
1 آدم خودخواه خود را از دیگران کنار میکشد و با عقاید درستشان مخالفت میورزد.
2 نادان برای حکمت ارزش قائل نیست و فقط دوست دارد خود را دانا نشان دهد.
3 گناه ننگ و رسوایی به بار میآورد.
4 سخنان شخص دانا مانند اقیانوس عمیق است و مثل چشمه گوارا.
5 طرفداری از مجرمی که باعث میشود حق بیگناه پایمال شود کار نادرستی است.
6 سخنان شخص نادان، منجر به نزاع و کتک خوردنش میشود.
7 زبان شخص نادان چون دامی است که او را به هلاکت میکشاند.
8 سخنان آدم سخنچین مانند لقمههای لذیذی است که با لذت بلعیده میشود.
9 کسی که در کار سستی میکند به اندازهٔ یک خرابکار مخرب است.
10 اسم خداوند قلعهای است محکم که شخص درستکار به آن پناه میبرد و در امان میماند. 11 اما قلعۀ شخص ثروتمند، ثروت اوست که گمان میکند او را محافظت خواهد کرد.
12 تکبر به سقوط میانجامد و فروتنی به سربلندی.
13 چقدر زشت و ابلهانه است که انسان قبل از گوش دادن به سخنی، به آن جواب دهد.
14 وقتی انسان روحیهاش قوی است بیماری را تحمل میکند، اما روحیهٔ شکسته را چه کسی میتواند تحمل کند؟
15 اشخاص دانا همیشه مشتاق و آماده کسب حکمتند.
16 هدیه دادن راه را برای انسان باز میکند و او را به حضور اشخاص مهم میرساند.
17 دلایل کسی که در دادگاه اول صحبت میکند به نظر درست میآید ولی این تا زمانی است که طرف مقابل هنوز دلایلش را ارائه نداده باشد.
18 قرعه، دعوا را میخواباند و به منازعهٔ بین حریفان زورمند خاتمه میدهد.
19 به دست آوردن دل برادر رنجیده، سختتر از تصرف یک شهر حصاردار است. منازعه بین دو برادر، دیوار جدایی ایجاد میکند.
20 انسان نتیجهٔ سخنانی را که از دهانش بیرون میآید خواهد دید.
21 مرگ و زندگی در قدرت زبان است؛ کسانی که دوست میدارند حرف بزنند، عواقب سخنانشان را خواهند دید.
22 وقتی مردی همسری پیدا میکند نعمتی مییابد. آن زن برای او برکتی است از جانب خداوند.
23 درخواست فقرا با التماس توأم است و پاسخ ثروتمندان با خشونت.
24 هستند دوستانی که انسان را به نابودی میکشند، اما دوستی هم هست که از برادر نزدیکتر است.
Chapter 19
1 بهتر است انسان فقیر باشد و درستکار تا اینکه بدکار باشد و نادان.
2 داشتن دل و جرأت بدون حکمت بیفایده است و عجله باعث اشتباه میشود.
3 انسان با حماقتش زندگی خود را تباه میکند و بعد تقصیر را به گردن خداوند میاندازد.
4 شخص ثروتمند دوستان بسیار پیدا میکند، اما وقتی کسی فقیر میشود هیچ دوستی برایش باقی نمیماند.
5 شاهد دروغگو بیسزا نمیماند و کسی که دائم دروغ میبافد جان به در نخواهد برد.
6 مردم دوست دارند پیش بزرگان، خود شیرینی کنند و با کسانی دوست شوند که بذل و بخشش میکنند.
7 وقتی انسان فقیر شود حتی برادرانش او را ترک میکنند چه رسد به دوستانش، و تلاش او برای بازیافتن آنها به جایی نمیرسد.
8 هر که در پی حکمت است جانش را دوست دارد و آنکه برای حکمت ارزش قائل شود سعادتمند خواهد شد.
9 شاهد دروغگو بیسزا نمیماند و هر که دائم دروغ میبافد هلاک خواهد شد.
10 شایسته نیست که آدم نادان در ناز و نعمت زندگی کند و یا یک برده بر امیران حکومت راند.
11 کسی که خشم خود را فرو مینشاند عاقل است و آنکه از تقصیرات دیگران چشمپوشی میکند سرافراز خواهد شد.
12 غضب پادشاه مانند غرش شیر است، اما خشنودی او مثل شبنمی است که بر سبزه مینشیند.
13 فرزند نادان بلای جان پدرش است و غرغرهای زن بهانهگیر مثل قطرات آبی است که دائم در حال چکیدن میباشد.
14 خانه و ثروت از اجداد به ارث میرسد، اما زن عاقل بخشش خداوند است.
15 کسی که تنبل است و زیاد میخوابد، گرسنه میماند.
16 احکام خدا را نگه دار تا زنده بمانی، زیرا هر که آنها را خوار بشمارد خواهد مرد.
17 وقتی به فقیر کمک میکنی مثل این است که به خداوند قرض میدهی و خداوند است که قرض تو را پس خواهد داد.
18 فرزند خود را تا دیر نشده تربیت کن؛ اگر غفلت نمایی زندگی او را تباه خواهی کرد.
19 اگر کسی تندخویی میکند بگذار عواقبش را ببیند و مانع او نشو، چون در غیر این صورت او به تندخویی خود ادامه خواهد داد.
20 اگر به پند و اندرز گوش دهی تا آخر عمرت از حکمت برخوردار خواهی بود.
21 انسان نقشههای زیادی در سر میپروراند، اما نقشههایی که مطابق با خواست خدا باشد اجرا خواهد شد.
22 آنچه مهم است محبت و وفاداری است. بهتر است شخص فقیر باشد تا اینکه با نادرستی زندگی کند.
23 خداترسی به انسان حیات میبخشد و او را کامیاب گردانده از هر بلایی محفوظ میدارد.
24 آدم تنبل دستش را به طرف بشقاب دراز میکند، ولی از فرط تنبلی لقمه را به دهان خود نمیگذارد.
25 مسخره کننده را تنبیه کن تا مایهٔ عبرت جاهلان شود. اشتباهات شخص فهمیده را به او گوشزد نما تا فهمیدهتر شود.
26 پسری که با پدرش بدرفتاری میکند و مادرش را از خانه بیرون میراند، مایه ننگ و رسوایی است.
27 پسرم، از گوش دادن به تعلیمی که تو را از حکمت دور میکند خودداری نما.
28 شاهد پست و فرومایه عدالت را به بازی میگیرد و از گناه کردن لذت میبرد.
29 مسخرهکنندگان و احمقان، به شدت مجازات خواهند شد.
Chapter 20
1 شراب انسان را به کارهای احمقانه وا میدارد و مشروب باعث عربدهکشی میشود؛ چه نادانند کسانی که خود را اسیر مشروب میکنند.
2 غضب پادشاه همچون غرش شیر است. هر که خشم او را برانگیزاند جان خود را به خطر میاندازد.
3 اجتناب از نزاع برای شخص، عزت میآورد. فقط اشخاص نادان نزاع به پا میکنند.
4 آدم تنبل به موقع زمینش را شخم نمیزند، پس در هنگام برداشت محصول هر چه میگردد چیزی نمییابد.
5 پند نیکو در اعماق دل مشورت دهنده مانند آب در ته چاه است و شخص فهمیده آن را بیرون میکشد.
6 بسیارند کسانی که ادعا میکنند خوب و باوفا هستند، ولی کیست که بتواند شخص واقعاً باوفایی پیدا کند؟
7 فرزندان شخص امین و درستکار در زندگی سعادتمند خواهند شد.
8 پادشاهی که بر مسند قضاوت مینشیند به دقت جوانب امر را میسنجد و حق را از باطل تشخیص میدهد.
9 کیست که بتواند بگوید: «دل خود را پاک نگه داشتهام و از گناه مبرا هستم.»
10 خداوند از اشخاصی که در داد و ستد از وزنهها و پیمانههای نادرست استفاده میکنند متنفر است.
11 حتی کودک را میتوان از طرز رفتارش شناخت و فهمید که آنچه انجام میدهد پاک و درست است یا نه.
12 گوش شنوا و چشم بینا، هر دو بخشش خداوند هستند.
13 اگر خواب را دوست داشته باشی فقیر میشوی؛ پس بیدار بمان تا سیر شوی.
14 خریدار به جنس نگاه میکند و میگوید: «بد است!» اما بعد از خرید، از آن تعریف میکند.
15 سخنان حکیمانه گرانبهاتر از طلا و نادرتر از جواهر است.
16 از کسی که نزد تو ضامن شخص غریبی میشود گرو بگیر.
17 نانی که از راه کلاهبرداری به دست میآید لذیذ است، اما سرانجام کام را تلخ میکند.
18 نقشههایت را بدون مشورت با دیگران عملی نکن و بدون تدبیر به جنگ نرو.
19 آدم سخنچین رازها را فاش میکند، پس با چنین شخصی معاشرت نکن.
20 چراغ زندگی کسی که پدر و مادر خود را لعنت کند، خاموش خواهد شد.
21 مالی که آسان به دست آمده باشد برکتی نخواهد داشت.
22 بدی را با بدی تلافی نکن، بلکه منتظر باش تا خداوند عمل کند.
23 خداوند از اشخاصی که در داد و ستد از ترازو و سنگهای نادرست استفاده میکنند متنفر است.
24 خداوند راه زندگی ما را تعیین میکند، پس انسان چگونه میتواند بفهمد زندگی او به کجا ختم میشود؟
25 هرگز نسنجیده قولی به خداوند نده، زیرا ممکن است گرفتار شوی.
26 پادشاه دانا شریران را تشخیص میدهد و آنها را به شدت مجازات میکند.
27 وجدان انسان به منزلهٔ چراغ خداوند است که تمام انگیزههای پنهانی او را آشکار میسازد.
28 هرگاه پادشاهی مهربان و امین باشد، سلطنتش از محبت پایدار میماند.
29 شکوه جوانان، قوت ایشان است و عزت پیران، تجربه ایشان.
30 تنبیه برای بدن دردناک است اما دل را از بدی پاک میکند.
Chapter 21
1 دل پادشاه در دست خداوند است، او آن را مانند آب جوی، به هر سو که بخواهد هدایت میکند.
2 تمام کارهای انسان به نظر خودش درست است، اما انگیزهها را خداوند میبیند.
3 به جا آوردن عدالت و انصاف بیشتر از تقدیم قربانیها خداوند را خشنود میسازد.
4 غرور و تکبر گناهانی هستند که آدم بدکار توسط آنها شناخته میشود.
5 زیرکی و کوشش، انسان را توانگر میکند، اما شتابزدگی باعث فقر میشود.
6 ثروتی که با زبان دروغگو به دست آید، بخاری است بیدوام و تلهای مرگبار [1] .
7 ظلم بدکارانی که نمیخواهند راستی را به جا آورند، عاقبت به سوی خودشان باز میگردد و آنان را نابود میکند.
8 راه آدم گناهکار کج است ولی شخص پاک در راستی گام برمیدارد.
9 سکونت در گوشهٔ پشت بام بهتر است از زندگی کردن با زن ستیزهجو در یک خانه مشترک.
10 آدم بدکار شرارت را دوست دارد، و همسایهاش نیز از دست او در امان نیست.
11 جاهلان تا تنبیه شدن مسخرهکنندگان را نبینند درس عبرت نمیگیرند، اما دانایان تنها با شنیدن میآموزند.
12 خداشناسان از مشاهدهٔ خراب شدن خانهٔ بدکاران و هلاکت ایشان پند میگیرند.
13 آنکه فریاد فقیران را نشنیده میگیرد در روز تنگدستی خود نیز فریادرسی نخواهد داشت.
14 هدیهای که در خفا داده میشود خشم را میخواباند و رشوهٔ پنهانی غضب شدید را فرو مینشاند.
15 اجرای عدالت برای عادلان شادیبخش است، اما برای ظالمان مصیبتبار.
16 مرگ در انتظار کسانی است که از راه حکمت منحرف میشوند.
17 کسی که خوشگذرانی را دوست دارد، تهیدست میشود و آدم میگسار و عیاش هرگز ثروتمند نخواهد شد.
18 بدکاران در همان دامی که برای درستکاران نهادهاند، گرفتار میشوند.
19 سکونت در بیابان بیآب و علف بهتر است از زندگی کردن با زن ستیزهجو.
20 خانهٔ شخص دانا پر از نعمت و ثروت است، ولی آدم نادان هر چه به دست میآورد بر باد میدهد.
21 درستکار و مهربان باش تا عمر خوشی داشته باشی و از احترام و موفقیت برخوردار شوی.
22 یک مرد دانا میتواند شهر زورمندان را بگیرد و قلعه اعتمادشان را فرو بریزد.
23 هر که مواظب سخنانش باشد جانش را از مصیبتها نجات خواهد داد.
24 کسانی که دیگران را مسخره میکنند، مغرور و متکبرند.
25 داشتن اشتیاق و آرزو برای شخص تنبل کشنده است، زیرا برای رسیدن به آن تن به کار نمیدهد. 26 او تمام روز در آرزوی گرفتن به سر میبرد؛ ولی شخص خداشناس سخاوتمند است و از بخشیدن به دیگران دریغ نمیکند.
27 خدا از قربانیهای بدکاران نفرت دارد، بخصوص اگر با نیت بد تقدیم شده باشد.
28 شاهد دروغگو نابود خواهد شد، اما سخنان شخص امین تا ابد باقی خواهد ماند.
29 آدم بدکار خودسرانه عمل میکند، اما شخص درستکار تمام جوانب امر را میسنجد.
30 هیچ حکمت و بصیرت و نقشهای نمیتواند علیه خداوند عمل کند.
31 انسان اسب را برای روز جنگ آماده میکند، ولی پیروزی را خداوند میبخشد.
Chapter 22
1 نیکنامی برتر از ثروت هنگفت است و محبوبیت گرانبهاتر از طلا و نقره.
2 دارا و ندار یک وجه مشترک دارند: هر دوی آنها را خداوند آفریده است.
3 شخص زیرک خطر را پیشبینی میکند و از آن اجتناب مینماید ولی آدم جاهل به سوی آن میرود و خود را گرفتار میسازد.
4 ثمرهٔ تواضع و خداترسی، ثروت و احترام و عمر طولانی است.
5 راه اشخاص فاسد از خارها و دامها پوشیده است، پس اگر جان خود را دوست داری از رفتن به راه آنها خودداری کن.
6 بچه را در راهی که باید برود تربیت کن و او تا آخر عمر از آن منحرف نخواهد شد.
7 فقیر اسیر ثروتمند است و قرض گیرنده غلام قرض دهنده.
8 هر که ظلم بکارد مصیبت درو خواهد کرد و قدرتش در هم خواهد شکست.
9 شخص سخاوتمندی که غذای خود را با فقرا تقسیم میکند، برکت خواهد یافت.
10 مسخره کننده را بیرون بینداز تا نزاع و مجادله و فحاشی خاتمه یابد.
11 اگر کسی پاکی قلب را دوست بدارد و سخنانش دلنشین باشد، حتی پادشاه نیز دوست او خواهد شد.
12 خداوند آدمهای درستکار را محفوظ نگه میدارد، اما نقشههای بدکاران را باطل میکند.
13 آدم تنبل در خانه میماند و میگوید: «اگر بیرون بروم شیر مرا میخورد.»
14 سخنان زن بدکار مانند یک دام خطرناک است و هر که مورد غضب خداوند باشد در آن میافتد.
15 حماقت در وجود کودک نهفته است، ولی چوب تأدیب آن را از او بیرون میکند.
16 کسی که به خاطر نفع خودش به فقرا ظلم کند و به ثروتمندان هدیه دهد، عاقبت گرفتار فقر خواهد شد.
گفتار حکیمانه
17 به این سخنان مردان حکیم که به تو یاد میدهم گوش فرا ده و با تمام وجود از آنها پیروی کن؛ 18 زیرا حفظ کردن آنها در دل و قرار دادن آنها بر زبان، کار پسندیدهای است. 19 این سخنان را امروز به تو تعلیم میدهم تا اعتماد تو بر خداوند باشد. 20 این کلمات گزیده را که مملو از حکمت و اندرز است، برای تو نوشتهام 21 تا حقیقت را آنچنان که هست به تو یاد دهم و تو نیز آن را به کسانی که از تو سؤال میکنند، بیاموزی.
22 اموال شخص فقیر را که حامی ندارند، غارت نکن و حق بیچارگان را در دادگاه پایمال ننما؛ 23 زیرا خداوند به داد ایشان خواهد رسید و کسانی را که به ایشان ظلم کردهاند به سزای اعمالشان خواهد رسانید.
24 با اشخاص تندخو که زود خشمگین میشوند معاشرت نکن، 25 مبادا مثل آنها شوی و زندگی خود را تباه کنی.
26 ضامن دیگری نشو و تعهد نکن که او قرض خود را پس خواهد داد، 27 زیرا اگر مجبور به پرداخت قرض او شوی و نتوانی آن را بپردازی، رختخوابت را از زیرت بیرون میکشند.
28 حدود ملک خود را که اجدادت از قدیم آن را تعیین کردهاند، به نفع خود تغییر نده.
29 اگر کسی در کار خود ماهر باشد، بدان که جزو افراد گمنام نخواهد ماند، بلکه به دربار پادشاهان راه خواهد یافت.
Chapter 23
1 وقتی با حاکم سر سفره مینشینی، به خاطر بسپار با چه کسی روبرو هستی. 2 اگر آدم پرخوری هستی، کارد بر گلویت بگذار 3 و شیفتهٔ غذاهای لذیذ او نشو، زیرا ممکن است فریبی در کار باشد.
4 عاقل باش و برای به چنگ آوردن ثروت، خودت را خسته نکن، 5 زیرا ثروت ناپایدار است و مانند عقاب میپرد و ناپدید میشود.
6 از سفرهٔ آدم خسیس غذا نخور و برای غذاهای لذیذ او حریص نباش، 7 چون او حساب هر چه را که بخوری در فکرش نگه میدارد. او تعارف میکند و میگوید: «بخور و بنوش»، اما این را از ته دل نمیگوید. 8 لقمهای را که خوردهای استفراغ خواهی کرد و تشکرات تو بر باد خواهد رفت.
9 آدم نادان را نصیحت نکن، چون او سخنان حکیمانه تو را خوار خواهد شمرد.
10 حدود ملک خود را که از قدیم تعیین شده، تغییر نده و زمین یتیمان را غصب نکن، 11 زیرا حامی ایشان قدرتمند است و به داد آنها خواهد رسید.
12 وقتی دیگران تو را تأدیب میکنند، با تمام دل آن را بپذیر و به سخنان آموزندهشان گوش فرا ده.
13 از تأدیب کردن فرزند خویش کوتاهی نکن. چوب تنبیه او را نخواهد کشت. 14 او را با چوب تنبیه کن که جانش را از هلاکت نجات خواهی داد.
15 پسرم، اگر حکمت در دل تو باشد، دل من شاد خواهد شد 16 و هنگامی که دهانت به راستی سخن بگوید، وجود من به وجد خواهد آمد.
17 به گناهکاران حسادت نورز، بلکه اشتیاق تو اطاعت از خداوند باشد؛ 18 زیرا در این صورت آیندهٔ خوبی خواهی داشت و امید تو بر باد نخواهد رفت.
19 ای پسرم، عاقل باش و به سخنانم گوش فرا ده. در راه راست گام بردار 20 و با آدمهای میگسار و شکمپرست معاشرت نکن، 21 زیرا کسانی که کارشان فقط خوردن و خوابیدن است، فقیر و محتاج خواهند شد.
22 نصیحت پدرت را که تو را به وجود آورده گوش بگیر و مادر پیرت را خوار مشمار. 23 در پی حقیقت باش و حکمت و ادب و فهم را کسب کن و به هیچ قیمت آنها را از دست نده. 24-25 ۲۴و۲۵ فرزندی درستکار و دانا باش تا مایهٔ شادی و خشنودی پدر و مادرت شوی.
26 ای پسرم، به من گوش بده و از زندگی من سرمشق بگیر. 27 بدان که زن بدکاره دام خطرناکی است. 28 او مانند راهزن در کمین قربانیان خود مینشیند و باعث میشود مردان زیادی خیانتکار شوند.
29 مصیبت و بدبختی گریبانگیر چه کسی میشود؟ آن کیست که دائم نزاع به پا میکند و مینالد، بیجهت زخمی میشود و چشمانش تار میگردد؟ 30 کسی که دائم شراب میخورد و به دنبال میگساری میرود. 31 پس فریفتهٔ شراب قرمز نشو که در پیاله به تو چشمک میزند و سپس به نرمی از گلویت پایین میرود؛ 32 زیرا در پایان، مثل مار سمی تو را نیش خواهد زد و چون افعی تو را خواهد گزید. 33 چشمانت چیزهای عجیب و غریب خواهند دید و گرفتار وهم و خیال خواهی شد. 34 مانند کسی خواهی بود که بر سر دکل کشتی که دستخوش امواج دریاست خوابیده باشد. 35 خواهی گفت: «مرا زدند ولی دردی احساس نمیکنم. کی به هوش میآیم تا پیالهای دیگر بنوشم؟»
Chapter 24
1 به اشخاص شریر حسادت نورز و آرزو نکن که با آنها دوست شوی، 2 زیرا تمام فکر و ذکر آنها این است که به مردم ظلم کنند.
3 خانه با حکمت بنا میشود و با فهم استوار میگردد، 4 اتاقهایش با دانایی از اسباب نفیس و گرانبها پر میشود.
5 آدم دانا و فهمیده از قدرت زیاد برخوردار است و دائم به قدرت خویش میافزاید. 6 پیروزی در جنگ بستگی به تدابیر خوب و مشورت زیاد دارد.
7 نادان نمیتواند به حکمت دست یابد؛ وقتی موضوع مهمی مورد بحث قرار میگیرد، او حرفی برای گفتن ندارد.
8 کسی که دائم نقشههای پلید در سر بپروراند، عاقبت رسوا خواهد شد. 9 نقشههای آدم جاهل گناهآلود است و کسی که دیگران را مسخره میکند مورد نفرت همهٔ مردم میباشد.
10 اگر نتوانی سختیهای زندگی را تحمل کنی، آدم ضعیفی هستی.
11 از نجات دادن کسی که به ناحق به مرگ محکوم شده است کوتاهی نکن. 12 نگو که از جریان بیخبر بودهای، زیرا خدایی که جان تو در دست اوست و از دل تو آگاه است، میداند که تو از همه چیز باخبر بودهای. او هر کسی را مطابق اعمالش جزا خواهد داد.
13-14 ۱۳و۱۴ پسرم، همانطور که خوردن عسل کام تو را شیرین میکند، همچنان کسب حکمت برای جان تو شیرین خواهد بود. کسی که حکمت بیاموزد آیندهٔ خوبی در انتظارش خواهد بود و امیدهایش بر باد نخواهد رفت.
15 ای شریر، در کمین خانۀ شخص عادل نباش و منزلی را که او در آن زندگی میکند، تاراج نکن، 16 زیرا عادل حتی اگر هفت بار هم بیفتد، باز برخواهد خاست، اما شریران گرفتار بلا شده، سرنگون خواهند شد.
17 وقتی دشمنت دچار مصیبتی میشود شادی نکن و هنگامی که میافتد دلشاد نشو، 18 زیرا ممکن است خداوند این کار تو را نپسندد و از مجازات او دست بردارد!
19 به سبب بدکاران خودت را ناراحت نکن و به آنها حسادت نورز، 20 زیرا شخص بدکار آیندهای ندارد و چراغش خاموش خواهد شد.
21 پسرم، از خداوند و پادشاه بترس و با کسانی که بر ضد ایشان شورش میکنند همدست نشو، 22 کیست که بداند خداوند یا پادشاه چه بلایی بر سر چنین کسان خواهد آورد؟
چند سخن حکیمانهٔ دیگر
23 قاضی نباید در داوری از کسی طرفداری کند. 24 هر که به مجرم بگوید: «تو بیگناهی»، مورد لعنت و نفرت همهٔ مردم واقع خواهد شد، 25 ولی آنکه گناهکار را محکوم کند سعادت و برکت نصیبش خواهد گردید.
26 جواب صادقانه مانند بوسهٔ دوست دلچسب است.
27 اول کسب و کاری داشته باش بعد خانه و خانواده تشکیل بده.
28 علیه همسایهٔ خود شهادت دروغ نده و سخنان نادرست دربارهاش بر زبان نیاور. 29 نگو: «هر چه بر سرم آورده تلافی خواهم کرد.»
30 از کنار مزرعهٔ شخص تنبل و کمعقل گذشتم؛ 31 همه جا خار روییده بود، علفهای هرز زمین را پوشانده و دیوار مزرعه فرو ریخته بود. 32 با دیدن این منظره به فکر فرو رفتم و این درس را آموختم: 33 کمی خواب بیشتر، کمی چُرت بیشتر، کمی دست رو دست گذاشتن و استراحت بیشتر، 34 و فقر و تنگدستی همچون راهزنی مسلح به سراغ تو خواهد آمد.
Chapter 25
1 امثال دیگری از سلیمان که مردان حِزِقیا، پادشاه یهودا، آنها را به رشتهٔ تحریر درآوردند:
2 عظمت خدا در پوشاندن اسرارش میباشد، اما عظمت پادشاه در پی بردن به عمق مسائل.
3 پی بردن به افکار پادشاهان مانند دست یافتن به آسمان و عمق زمین، غیرممکن است.
4 ناخالصیها را از نقره جدا کن تا زرگر بتواند از آن ظرفی بسازد. 5 اطرافیان بدکار پادشاه را از او دور کن تا تخت او به عدالت پایدار بماند.
6 وقتی به حضور پادشاه میروی خود را آدم بزرگی ندان و در جای بزرگان نایست، 7 چون بهتر است به تو گفته شود: «بالاتر بنشین»، از اینکه تو را در برابر چشمان بزرگان در جای پایینتر بنشانند.
اگر حتی با چشمانت چیزی میبینی، 8 شتابزده همسایهات را به دادگاه نبر، زیرا اگر در آخر ثابت شود که حق با وی بوده است، تو چه خواهی کرد؟
9 وقتی با همسایهات دعوا میکنی رازی را که از دیگری شنیدهای فاش نکن، 10 زیرا دیگر کسی به تو اطمینان نخواهد کرد و تو بدنام خواهی شد.
11 سخنی که بجا گفته شود مانند نگینهای طلاست که در ظرف نقرهای نشانده باشند.
12 نصیحت شخص دانا برای گوش شنوا مانند حلقه طلا و جواهر، با ارزش است.
13 خدمتگزار امین همچون آب خنک در گرمای تابستان، جان اربابش را تازه میکند.
14 کسی که دم از بخشندگی خود میزند، ولی چیزی به کسی نمیبخشد مانند ابر و بادی است که باران نمیدهد.
15 شخص صبور میتواند حتی حاکم را متقاعد کند و زبان نرم میتواند هر مقاومت سختی را در هم بشکند.
16 اگر به عسل دست یافتی زیاد از حد نخور، زیرا ممکن است دلت به هم بخورد و استفراغ کنی. 17 به خانهٔ همسایهات زیاد از حد نرو، مبادا از تو سیر و متنفر شود.
18 شهادت دروغ مثل تبر و شمشیر و تیر تیز صدمه میزند.
19 اعتماد کردن به آدم خائن در زمان تنگی مانند جویدن غذا با دندان لق و دویدن با پای شکسته است.
20 آواز خواندن برای آدم غصهدار مثل درآوردن لباس او در هوای سرد و پاشیدن نمک روی زخم اوست.
21 اگر دشمن تو گرسنه است به او غذا بده و اگر تشنه است به او آب بنوشان. 22 با این عملت، اخگرهای شرم بر سرش خواهی انباشت، و خداوند به تو پاداش خواهد داد.
23 همانطور که باد شمال باران میآورد، همچنان بدگویی، خشم و عصبانیت به بار میآورد.
24 سکونت در گوشهٔ پشت بام بهتر است از زندگی کردن با زن غرغرو در یک خانه.
25 خبر خوشی که از دیار دور میرسد، همچون آب خنکی است که به کام تشنه لب میرسد.
26 سازش شخص درستکار با آدم بدکار، مانند آلوده کردن منبع آب و گلآلود ساختن چشمه است.
27 همانطور که زیادهروی در خوردن عسل مضر است، طلبیدن تعریف و تمجید از مردم نیز ناپسند است.
28 کسی که بر نفس خویش تسلط ندارد، مثل شهری بیحصار است.
Chapter 26
1 همانطور که باریدن برف در تابستان یا باران در فصل درو خلاف قانون طبیعت است، همچنان است احترام گذاشتن به اشخاص نادان.
2 نفرین، بر کسی که مستحق آن نیست اثری ندارد و مانند گنجشک یا پرستویی است که این سو و آن سو پرواز میکند و در جایی نمینشیند.
3 شلّاق برای اسب است و افسار برای الاغ، و چوب تنبیه برای آدم نادان.
4 نادان را مطابق حماقتش جواب نده، مبادا تو هم مثل او شوی.
5 نادان را مطابق حماقتش جواب بده، مبادا خودش را عاقل بداند.
6 کسی که توسط آدم نادان پیغام میفرستد مثل شخصی است که پای خود را قطع میکند و یا زهر مینوشد.
7 مثلی که از دهان شخص نادان بیرون میآید، مانند پای لنگ، سست است.
8 احترام گذاشتن به شخص نادان، مانند بستن سنگ به فلاخن، کار احمقانهای است.
9 مثلی که از دهان شخص نادان بیرون میآید همچون خاری که به دست آدم مست فرو میرود و او حس نمیکند، بیاثر است.
10 کسی که نادان یا هر رهگذری را استخدام میکند، مانند تیراندازی است که بیهدف تیر رها کرده، هر رهگذری را مجروح میسازد.
11 همانطور که سگ به قی خود باز میگردد، آدم احمق نیز حماقت خود را تکرار میکند.
12 کسی که در نظر خود عاقل است از یک نادان هم نادانتر است.
13 آدم تنبل پایش را از خانه بیرون نمیگذارد و میگوید: «شیرهای درنده در کوچهها هستند!» 14 او مانند دری که بر پاشنهاش میچرخد، در رختخوابش میغلتد و از آن جدا نمیشود. 15 دستش را به طرف بشقاب دراز میکند ولی از فرط تنبلی لقمه را به دهانش نمیگذارد. 16 با این حال او خود را داناتر از هفت مرد عاقل میداند.
17 کسی که در نزاعی دخالت میکند که به او مربوط نیست مانند شخصی است که گوشهای سگی را میکشد.
18-19 ۱۸و۱۹ شخصی که همسایهٔ خود را فریب بدهد و بعد بگوید که شوخی کرده است، مثل دیوانهای است که به هر طرف آتش و تیرهای مرگبار پرت میکند.
20 هیزم که نباشد آتش خاموش میشود، سخنچین که نباشد نزاع فرو مینشیند.
21 همانطور که زغال و هیزم آتش را مشتعل میکند، مرد ستیزهجو هم جنگ و نزاع بر پا مینماید.
22 سخنان سخنچین مانند لقمههای لذیذی است که با لذت بلعیده میشود.
23 سخنان زیبا و فریبنده، شرارت دل را پنهان میسازد، درست مانند لعابی که ظرف گلی را میپوشاند.
24 شخص کینهتوز با حرفهایش کینهٔ دلش را مخفی میکند؛ 25 اما تو گول حرفهای فریبندهٔ او را نخور، زیرا دلش پر از نفرت است. 26 اگرچه نفرتش را با حیله پنهان میکند، اما سرانجام پلیدی او بر همگان آشکار خواهد شد.
27 هر که برای دیگران چاه بکند، خود در آن خواهد افتاد. هر که سنگی به طرف دیگران بغلتاند، آن سنگ برمیگردد و بر روی خود او میافتد.
28 زبان دروغگو از مجروح شدگان خود نفرت دارد و دهان چاپلوس خرابی بار میآورد.
Chapter 27
1 درباره فردای خود با غرور صحبت نکن، زیرا نمیدانی چه پیش خواهد آمد.
2 هرگز از خودت تعریف نکن؛ بگذار دیگران از تو تعریف کنند.
3 حمل بار سنگ و ماسه سخت است، اما تحمل ناراحتیهایی که شخص نادان ایجاد میکند، از آن هم سختتر است.
4 حسادت خطرناکتر و بیرحمتر از خشم و غضب است.
5 سرزنش آشکار از محبت پنهان بهتر است.
6 زخم دوست بهتر از بوسهٔ دشمن است.
7 شکم سیر حتی از عسل کراهت دارد، اما برای شکم گرسنه هر چیز تلخی شیرین است.
8 کسی که از خانهاش دور میشود همچون پرندهای است که از آشیانهاش آواره شده باشد.
9 مشورت صمیمانهٔ یک دوست همچون عطری خوشبو، دلپذیر است.
10 دوست خود و دوست پدرت را هرگز ترک نکن، و وقتی در تنگی هستی سراغ برادرت نرو؛ همسایهٔ نزدیک بهتر از برادر دور میتواند به تو کمک کند.
11 پسرم، حکمت بیاموز و دل مرا شاد کن تا بتوانم جواب کسانی را که مرا سرزنش میکنند، بدهم.
12 عاقل خطر را پیشبینی میکند و از آن اجتناب مینماید، ولی جاهل به سوی آن میرود و خود را گرفتار میکند.
13 از کسی که نزد تو ضامن شخص غریبی میشود، گرو بگیر.
14 اگر صبح زود با صدای بلند برای دوستت دعای خیر کرده، او را از خواب بیدار کنی، دعای تو همچون لعنت خواهد بود.
15 غرغرهای زن بهانهگیر مثل چکچک آب در روز بارانی است؛ 16 همانطور که نمیتوان از وزیدن باد جلوگیری کرد، و یا با دستهای چرب چیزی را نگه داشت، همانطور هم محال است بتوان از غرغر چنین زنی جلوگیری کرد.
17 همانطور که آهن، آهن را میتراشد، دوست نیز شخصیت دوستش را اصلاح میکند.
18 هر که درختی بپروراند از میوهاش نیز خواهد خورد و هر که به اربابش خدمت کند پاداش خواهد گرفت.
19 همانطور که انسان در آب، صورت خود را میبیند، در وجود دیگران نیز وجود خویش را مشاهده میکند.
20 همانطور که دنیای مردگان از بلعیدن زندگان سیر نمیشود، خواستههای انسان نیز هرگز ارضا نمیگردد.
21 طلا و نقره را بهوسیلۀ آتش میآزمایند، ولی انسان را از عکسالعملش در برابر تعریف و تمجید دیگران میتوان شناخت.
22 اگر احمق را در داخل هاون هم بکوبی حماقتش از او جدا نمیشود.
23-24 ۲۳و۲۴ مال و دارایی زود از بین میرود و تاج و تخت پادشاه تا ابد برای نسل او باقی نمیماند. پس تو با دقت از گله و رمهات مواظبت کن، 25 زیرا وقتی علوفه چیده شود و محصول جدید به بار آید و علف کوهستان جمعآوری شود، 26 آنگاه از پشم گوسفندانت لباس تهیه خواهی کرد، از فروش بزهایت زمین خواهی خرید 27 و از شیر بقیهٔ بزها تو و خانواده و کنیزانت سیر خواهید شد.
Chapter 28
1 شریران میگریزند، در حالی که کسی آنها را تعقیب نمیکند! ولی خداشناسان چون شیر، شجاع هستند.
2 وقتی مملکتی گرفتار فساد شود، دولتش به آسانی سرنگون میگردد، اما رهبران درستکار و عاقل مایهٔ ثبات مملکت هستند.
3 حاکمی که بر فقرا ظلم میکند مانند باران تندی است که محصول را از بین میبرد.
4 بیتوجهی نسبت به قانون، ستایش بدکاران است ولی اطاعت از آن، مبارزه با بدی میباشد.
5 عدالت برای بدکاران بیمعنی است، اما پیروان خداوند اهمیت آن را خوب میدانند.
6 انسان بهتر است فقیر و درستکار باشد تا ثروتمند و کلاهبردار.
7 پسری که از قوانین اطاعت میکند داناست، اما کسی که رفیق عیاشان است مایهٔ ننگ پدرش میباشد.
8 مالی که از راه رباخواری و بهرهکشی از فقرا حاصل شود عاقبت به دست کسی میافتد که بر فقرا رحم میکند.
9 خدا از دعای کسانی که احکام او را اطاعت نمیکنند، کراهت دارد.
10 هر که دام بر سر راه شخص درستکار بنهد و او را به راه بد بکشاند، عاقبت به دام خود گرفتار خواهد شد، ولی اشخاص نیک پاداش خوبی خواهند یافت.
11 ثروتمندان خود را دانا میپندارند، اما فقیر خردمند از واقعیت درون آنها باخبر است.
12 وقتی نیکان پیروز میشوند، همه شادی میکنند، اما هنگامی که بدکاران به قدرت میرسند، مردم خود را پنهان میکنند.
13 هر که گناه خود را بپوشاند، هرگز کامیاب نخواهد شد، اما کسی که آن را اعتراف کند و از آن دست بکشد خدا بر او رحم خواهد کرد.
14 خوشا به حال کسی که ترس خدا را در دل دارد، زیرا هر که نسبت به خدا سرسخت باشد گرفتار بلا و بدبختی میشود.
15 مردم بیچارهای که زیر سلطهٔ حاکم ظالمی هستند، مانند کسانی میباشند که گرفتار شیر غران یا خرس گرسنه شده باشند.
16 سلطان نادان به قوم خود ظلم میکند. پادشاهی که از نادرستی و رشوهخواری نفرت داشته باشد، سلطنتش طولانی خواهد بود.
17 عذاب وجدان یک جنایتکار او را به سوی مجازات خواهد برد، پس تو سعی نکن از او حمایت کنی.
18 هر که در راه راست ثابت قدم باشد در امان خواهد ماند، اما کسی که به راههای کج برود خواهد افتاد.
19 هر که در زمین خود زراعت کند نان کافی خواهد داشت، اما کسی که وقت خود را به بطالت بگذراند فقر گریبانگیر او خواهد شد.
20 اشخاص درستکار کامیاب خواهند شد، اما کسانی که برای ثروتمند شدن عجله میکنند بیسزا نخواهند ماند.
21 طرفداری، کار درستی نیست؛ اما هستند قضاتی که به خاطر یک لقمه نان، بیانصافی میکنند.
22 آدم خسیس فقط به فکر جمعآوری ثروت است غافل از اینکه فقر در انتظار اوست.
23 اگر اشتباه کسی را به او گوشزد کنی، در آخر از تو بیشتر قدردانی خواهد کرد تا از کسی که پیش او چاپلوسی کرده است.
24 کسی که والدین خود را غارت میکند و میگوید: «کار بدی نکردهام»، دست کمی از یک آدمکش ندارد.
25 حرص و طمع باعث جنگ و جدال میشود؛ اما توکل نمودن به خداوند انسان را کامیاب میکند.
26 هر که بر نقشههای خود تکیه میکند نادان است، ولی آنانی که از تعالیم خدا پیروی مینمایند، در امان میباشند.
27 اگر به فقرا کمک کنی، هرگز محتاج نخواهی شد؛ ولی اگر روی خود را از فقیر برگردانی، مورد لعنت قرار خواهی گرفت.
28 هنگامی که بدکاران به قدرت میرسند، مردم خود را پنهان میکنند، اما وقتی بدکاران سقوط کنند درستکاران دوباره قدرت را به دست خواهند گرفت.
Chapter 29
1 کسی که بعد از تنبیه بسیار، باز سرسختی کند، ناگهان خرد خواهد شد و دیگر علاجی نخواهد داشت.
2 وقتی قدرت در دست نیکان است مردم شادند، اما قدرت که به دست بدان بیفتد مردم مینالند.
3 پسر عاقل پدرش را خوشحال میکند، اما پسری که به دنبال زنان بدکاره میرود اموالش را بر باد میدهد.
4 پادشاه عاقل به مملکتش ثبات میبخشد، اما آنکه رشوه میگیرد مملکت خود را نابود میکند.
5 شخص متملق با چاپلوسیهای خود به دوستش صدمه میزند.
6 بدکاران در دام گناه خود گرفتار میشوند، اما شادی نصیب درستکاران میگردد.
7 شخص درستکار نسبت به فقرا با انصاف است، اما آدم بدکار به فکر آنها نیست.
8 شخص نادانی که همه را مسخره میکند میتواند شهری را به آشوب بکشاند، اما شخص دانا تلاش میکند صلح و آرامش برقرار نماید.
9 اگر شخص عاقل با آدم نادان به دادگاه بروند، نادان یا خشمگین میشود یا مسخره میکند، و هیچ نتیجهای حاصل نمیشود.
10 افرادی که تشنهٔ خون هستند از اشخاص درستکار متنفرند و قصد جانشان را دارند.
11 آدم نادان خشم خود را فوری بروز میدهد، اما شخص دانا جلوی خشم خود را میگیرد.
12 اگر حاکم به حرفهای دروغ گوش کند، تمام افرادش دروغگو خواهند شد.
13 فقیر و ثروتمند در یک چیز مثل هم هستند: خداوند به هر دو آنها چشم بینا داده است.
14 پادشاهی که نسبت به فقرا با انصاف باشد، سلطنتش همیشه پا برجا خواهد ماند.
15 برای تربیت بچه، چوب تأدیب لازم است. اگر او را به حال خود واگذاری و ادب نکنی، باعث سرافکندگی مادرش خواهد شد.
16 وقتی اشخاص بدکار به قدرت میرسند، فساد زیاد میشود؛ ولی قدرت آنها دوامی نخواهد داشت و نیکان سقوط آنها را به چشم خواهند دید.
17 فرزند خود را تأدیب کن تا باعث شادی و آرامش فکر تو شود.
18 در جایی که پیام خدا نیست، مردم سرکش میشوند. خوشا به حال قومی که احکام خدا را به جا میآورند.
19 خدمتکار را نمیتوان تنها با نصیحت اصلاح کرد، زیرا او هر چند حرفهای تو را بفهمد ولی به آنها توجه نخواهد کرد.
20 شخصی که بدون فکر کردن و با عجله جواب میدهد از نادان هم بدتر است.
21 غلامی که اربابش او را از کودکی به نازپرورده باشد، برای اربابش غلامی نخواهد کرد.
22 شخص تندخو نزاع به پا میکند و باعث ناراحتی میشود.
23 تکبر، انسان را به زمین میزند، ولی فروتنی منجر به سربلندی میشود.
24 کسی که با دزد رفیق میشود، دشمن جان خویش است، زیرا شهادت دروغ میدهد و به این ترتیب خود را زیر لعنت قرار میدهد.
25 کسی که از انسان میترسد گرفتار میشود، اما شخصی که به خداوند توکل میکند در امان میماند.
26 بسیاری از مردم از حاکم انتظار لطف دارند غافل از اینکه خداوند است که به داد مردم میرسد.
27 درستکاران از بدکاران نفرت دارند و بدکاران از درستکاران.
Chapter 30
سخنان آگور
1 سخنان آگور پسر یاکه، شامل این پیام است: [1]
خدایا، خستهام؛ ای خدا، خسته و درماندهام. [2]
2 من نادانترینِ آدمیان هستم و عاری از شعور بشری. 3 حکمتی در من نیست و شناختی از خدا ندارم.
4 آن کیست که آسمان و زمین را زیر پا میگذارد؟ آن کیست که باد را در دست خود نگه میدارد و آبها را در ردای خود میپیچد؟ آن کیست که حدود زمین را برقرار کرده است؟ نامش چیست و پسرش چه نام دارد؟ اگر میدانی بگو!
5 سخنان خدا تمام پاک و مبراست. او مانند یک سپر از تمام کسانی که به او پناه میبرند محافظت میکند. 6 به سخنان او چیزی اضافه نکن، مبادا تو را توبیخ نماید و تو دروغگو قلمداد شوی.
7 ای خدا، قبل از آنکه بمیرم دو چیز از تو میطلبم: 8 مرا از دروغ گفتن حفظ کن و مرا نه تهیدست بگردان و نه ثروتمند، بلکه روزی مرا به من بده؛ 9 چون اگر ثروتمند شوم ممکن است تو را انکار کنم و بگویم: «خداوند کیست؟» و اگر تهیدست گردم امکان دارد دزدی کنم و نام تو را بیحرمت نمایم.
10 هرگز از کسی نزد کارفرمایش بدگویی نکن، مبادا به نفرین او گرفتار شوی.
11 هستند کسانی که پدر و مادر خود را نفرین میکنند. 12 هستند کسانی که خود را پاک میدانند در حالی که به گناه آلودهاند. 13 هستند کسانی که از نگاهشان کبر و غرور میبارد، 14 هستند کسانی که دندانهای خود را تیز میکنند تا به جان مردم فقیر بیفتند و آنها را ببلعند.
15 زالو را دو دختر است که فریاد میکشند: «بده! بده!»
سه چیز هست که هرگز سیر نمیشوند، بلکه چهار چیز، که نمیگویند: «بس است!»:
- رحم نازا،
- زمین بیآب،
- آتش مشتعل.
17 کسی که پدر خود را مسخره کند و مادرش را تحقیر نماید، کلاغها چشمانش را از کاسه در میآورند و لاشخورها بدنش را میخورند.
18 سه چیز برای من بسیار عجیبند، بلکه چهار چیز که من آنها را نمیفهمم:
- خزیدن مار روی صخره،
- عبور کشتی از دریا،
- و راهِ مرد با دختر جوان.
20 همچنین است راه زن بدکاره که میخورَد و دهانش را پاک میکند و میگوید: «کار بدی نکردم.»
21 سه چیز است که زمین را میلرزاند، بلکه چهار چیز که زمین تاب تحملش را ندارد:
- احمقی که سیر و توانگر گردد،
- و کنیزی که جای بانوی خود را بگیرد.
24 چهار چیز است بر زمین که بسیار کوچک اما بیاندازه دانا هستند:
29 سه چیز است که راه رفتنشان باوقار است، بلکه چهار چیز که با متانت میخرامند:
- بز نر،
- و پادشاهی که سپاهیانش همراه او هستند.
32 اگر از روی حماقت مغرور شدهای و اگر نقشههای پلید در سر پروراندهای، به خود بیا و از این کارت دست بکش. 33 از زدن شیر، کره به دست میآید؛ از ضربه زدن به دماغ خون جاری میشود؛ و از برانگیختن خشم، نزاع درمیگیرد.
Chapter 31
نصیحت به پادشاه
1 سخنان الهام بخش مادر لموئیلِ پادشاه به او:
2 ای پسر من، ای پسری که تو را در جواب دعاهایم یافتهام، 3 نیروی جوانی خود را صرف زنان نکن، زیرا آنها باعث نابودی پادشاهان شدهاند.
4 ای لموئیل، شایستهٔ پادشاهان نیست که میگساری کنند، 5 چون ممکن است قوانین را فراموش کرده نتوانند به داد مظلومان برسند. 6 شراب را به کسانی بده که در انتظار مرگند و به اشخاصی که دلتنگ و تلخکام هستند، 7 تا بنوشند و فقر و بدبختی خود را فراموش کنند.
8 دهان خود را باز کن و از حق کسانی که بیزبان و بیچارهاند دفاع کن. 9 دهان خود را باز کن و به انصاف داوری نما و به داد فقیران و محتاجان برس.
خصوصیات همسر نجیب
10 زن خوب را چه کسی میتواند پیدا کند؟ ارزش او از جواهر هم بیشتر است! 11 او مورد اعتماد شوهرش میباشد و نمیگذارد شوهرش به چیزی محتاج شود. 12 در تمام روزهای زندگی به شوهرش خوبی خواهد کرد، نه بدی.
13 پشم و کتان میگیرد و با دستهای خود آنها را میریسد. 14 او برای تهیه خوراک، مانند کشتیهای بازرگانان به راههای دور میرود. 15 قبل از روشن شدن هوا، بیدار میشود و برای خانوادهاش خوراک آماده میکند و دستورهای لازم را به کنیزانش میدهد.
16 مزرعهای را در نظر میگیرد و پس از بررسیهای لازم آن را میخرد و با دسترنج خود تاکستان ایجاد میکند. 17 او قوی و پرکار است. 18 به امور خرید و فروش رسیدگی مینماید و شبها تا دیر وقت در خانه کار میکند.
19 با دستهای خود نخ میریسد و پارچه میبافد. 20 او دست و دل باز است و به فقرا کمک میکند. 21 از برف و سرما باکی ندارد، چون برای تمام اهل خانهاش لباس گرم بافته است.
22 برای خود نیز لباسهای زیبا از پارچههای نفیس میدوزد. 23-24 ۲۳و۲۴ او لباس و کمربند تهیه میکند و به تاجرها میفروشد. شوهر چنین زنی در میان بزرگان شهر مورد احترام خواهد بود.
25 او زنی است قوی و باوقار و از آینده نمیترسد. 26 سخنانش پر از حکمت و نصایحش محبتآمیز است. 27 او تنبلی نمیکند، بلکه به احتیاجات خانوادهاش رسیدگی مینماید.
28 فرزندانش او را میستایند و شوهرش از او تمجید نموده، میگوید: 29 «تو در میان تمام زنانِ خوب، بینظیر هستی!»
30 زیبایی فریبنده و ناپایدار است، اما زنی که خداترس باشد قابل ستایش است. 31 پاداش کارهایش را به او بدهید و بگذارید همه او را تحسین کنند.